مشاوره بازاریابی | مشاوره برندینگ ( برندسازی )

مشاوره برندینگ ، مشاوره برندسازی | طراحی نظارت بر کمپین تبلیغات و برندینگ ( مشاوره بازاریابی فروش تبلیغات )

رشد برند – چگونه نام تجاری خود را موفق و بزرگ نماییم

برای رشد برند ، باید برای زیرشاخه محصول خود" بایدها " را تعریف نمایید.

تنها راه رشد یک کسب و کار ( بدون هیج استثنایی ) ، در ایجاد "بایدها" برای زیرشاخه محصولات است ، مدیریت زیرشاخه‌های محصولات راهی برای موفقیت شرکت و مانعی برای مقابله با رقباست.  دیوید آکر ، از بزرگان علم برندینگ در جهان،  میگوید : "بایدها" میتواند موجب رشد انفجاری برند شود.

( شاید بهتر باشد که برای درک بهتر ادامه مطلب ، ابتدا این مقاله را مطالعه نمایید :  رقابت برندینگ در زیر شاخه محصول ).

بایدها، آن خصوصیات / ویژگی‌های متفاوت محصول در یک زیر شاخه محصول است که موجب برتری برند می‌شود.

تحقیقات نشان داده است که با تمرکز بر رقابت برندینگ در زیر شاخه محصول ، رقبا مجبور به تمرکز بر زیر شاخه ها شده و تاب و توان رقابت با برند اصلی را نخواهد داشت.

رشد برند grow brand

رقابت بر زیرشاخه

برای رشد برند باید به دنبال پیروزی در تمام رقابت‌های تجاری باشیم. رقابت بر زیرشاخه زمانی آغاز میگردد که شرکت به دنبال ایجاد بایدهایی باشد که از طریق آنها به تعریف و بازتعریف زیرشاخه ها بپردازید.

بایدها شامل :

  • یک ویژگی خاص در یک محصول . مثل وجود فیبر در ماست.
  • ارائه یک محصول که شامل یک یا چند محصول دیگر باشد ( ترکیبی از چند محصول ) . مثل مایکروسافت آفیس.
  • ایجاد یک محصول برای بخش خاصی از بازار. مثل تولید شکلات برای بیماران با قند بالا.
  • ارائه خدمات یا محصولات با قیمت بسیار پایین تر حد تصور . مثل خط هواپیمایی JetBlue.
  • حضور یک چهره خاص در کنار سازمان به عنوان برند کاراکتر / یا کارتونهایی که در خصوص خطوط هوایی Southwest در نشریات و سایتها منتشر می‌شود.

 ادامه مطلب :   رشد برند – چگونه نام تجاری خود را موفق و بزرگ نماییم

۰ ۰

پنج نشانه مشاور برندسازی غیرحرفه‌ای

مشاور برندسازی غیر حرفه‌ای چیست ؟

مشاور برندسازی غیرحرفه‌ای ، فرد یا شرکتی که به ارائه خدمات مشاوره در حوزه برندسازی / برندینگ به فعالیت می‌پردازند ولی انتظارات کارفرما در خصوص معرفی برند به بازار را برآورده نمی‌سازند. یک مشاور  برندسازی غیرحرفه‌ای می‌تواند که خیلی باتجربه و تحصیل‌کرده باشد ، اما تجربیاتش ناشی از آزمون‌وخطا بر سرمایه کارفرمایان باشد و تحصیلاتشان نیز در حد یک کاغذ و مطالب غیرکاربردی دانشگاهی است.

مشاور برندسازی غیرحرفه‌ای brand consultant

بسیار دیده‌ایم که افراد بی‌تجربه با دریافت حق‌الزحمه بسیار ناچیز، توانسته‌اند پروژه‌هایی را دریافت نمایند ( تحلیل کارفرما تنها بر اساس میزان حق‌الزحمه مشاور بوده است). حال وی با تخریب بسیاری از برندها ، باتجربه ‌شده اما همچنان در این حوزه در نقطه صفر حضور دارد.

چندی پیش، یکی از این مشاورین نزد یکی از کارفرمایانمان در حال بیان رزومه‌ی کاری حرفه‌ای خویش بود. در خصوص چهار برند صحبت نمود و متوجه شدیم که تمام برندهایی که اشاره می‌نماید همگی از کیس‌های شکست‌خورده برندسازی در ایران بوده‌اند. برنامه‌های برندینگ مربوط به این برندها تنها در حد تبلیغات محیطی بوده و این برندها در بازه زمانی کوتاهی از بازار خارج و یا محدود به یک استان خاص شده‌اند و تعهدات آن  بر عهد برند دیگر قرار داده شده است.

پنج نشانه مشاور برندسازی غیرحرفه‌ای

۱- ارائه مشاوره برندسازی بدون داشتن اطلاعات :

آیا به دنبال مشاوری هستید که به محض حضور در محل شرکت شما شروع به ارائه راهکارهای برندینگ هستید ؟ آیا به دنبال مشاوری هستید که بدون داده‌های کمی و کیفی یا تنها بر اساس داده‌های کیفی بتواند بلافاصله به شما مشاوره برندسازی برندینگ دهد ؟

اگر واقعا فردی در حوزه مدیریت دارای مدیریت فوق‌لیسانس یا دکترا باشد حتما می‌داند که “حل مسئله” از طریق روش علمی باید بر اساس شواهد حقیقی باشد ( اطلاعاتی کیفی و کمی ) تا بتوان به نتایج واقعی و نه تخیلی دست پیدا نماید. بگذارید صریح عرض نمایم ، چگونه از مشاوری که تجربه و مهارت کافی ندارد و بر اساس اسلوب علمی نیز عمل نمی‌نماید توقع بهبود شرایط برند خود را دارید ؟

این شرایط زمانی بدتر می‌شود که کارفرمایان ایرانی از این مشاور برندسازی غیرحرفه‌ای می‌خواهد که تضمین دهد که در پایان مدت عملیات برندسازی ،  x درصد جایگاه برند تقویت شده است !! و مشاور برندسازی غیرحرفه‌ای نیز تنها برای گرفتن پروژه ، بلافاصله عددی را بیان می‌نماید ، این دروغ درصد بین این‌گونه مشاورین در ایران در بازه‌ای بین ۱۵ تا ۳۰ است !!!

کارفرما نمی‌داند و نمی‌خواهد هم بداند که بدون داشتن اطلاعات، چگونه درصدی می‌توان بیان نماید و آن را شاخصی برای شناخت مشاور دانست ؟ این عدد ناشی از تحلیل چه داده‌هایی بوده است ؟ چه تضمینی برای رسیدن به این عدد وجود دارد ؟

کارفرمایان ایرانی ، فرد یا سازمانی که این عدد را بلافاصله ارائه ننماید را غیرحرفه‌ای و بی‌تجربه می‌دانند حال‌آنکه در سایر کشورها ، ارائه یک عدد حتما باید ریشه در یک تحلیل اطلاعاتی مشخص باشد.

۲- تعداد مفاهیم و عناصر پوشش داده‌شده در برندسازی

تعداد عناصری که مشاور در زمان مشاوره برندسازی خود تحت پوشش قرار می‌دهد بسیار حائز اهمیت است. مشاوره غیرحرفه‌ای چیزی را تحویل می‌دهد که در اینترنت و یا در شرکت‌های دیگر دیده است و نه آنچه باید به صورت استاندارد تحویل دهد. مشاور برای همین حداقل‌ها نیز ارائه قیمت می‌نماید و کارفرما نیز از این قیمت خوشحال است، ولی آیا این پکیج کامل است ؟

برای مثال چیزهایی مثل جایگاه برند ، ارزش برند ، ویژگی برند ، پیشنهاد برند ، قول برند ، ارتفاع برند ، عمق برند ، ….. . مثلا باید مشاور با جمع‌آوری و تحلیل اطلاعات بتواند جایگاه برند در یک بخش از بازار توضیح و تفاوت  آن را در سایر بخش چه تفاوت‌ها و چه شباهت‌هایی

آیا این چیزها در سبد خدمات مشاور وجود دارد ؟ حتما خیر ، مشاور برندسازی غیرحرفه‌ای فقط به دنبال هویت بصری برند ( طراحی گرافیکی : طراحی لوگو ، طراحی کارت ویزیت ، طراحی  سربرگ ) است.

ادامه مطلب :  پنج نشانه مشاور برندسازی غیرحرفه‌ای

۰ ۰

۳ روش برای پایه‌گذاری یک برند بامعنا

ایجاد برند بامعنا

ایجاد برند بامعنا در دنیایی که مشتری با حجم عظیمی از کمپین‌های تبلیغاتی مواجه است، کاری بسیار دشوار در حوزه برندسازی است. حتما مدیران بازاریابی سازمانها برای دستیابی به موفقیت به حمایت فکری واقعی نیازمندند. مثلا در آمریکا هر مشتری روزانه با ۳۰۰۰۰ تبلیغ مستقیم و غیر مستیم از سوی صدها برند روبرو است، اما ذهن مشتریان تنها قادر به تحلیل داده‌های تعداد محدودی از این تبلیغات است.

ایجاد برند بامعنا Meaningful Brand پایه گذاری برند پرمعنا

برآورد خرد جمعی متخصصان حوزه بازاریابی نشان می‌دهد که حوزه یا دامنه توجه مشتریان کوچک‌تر و محدودتر شده و مردم کمتر به تبلیغات توجه می‌نمایند، اما برعکس این عقیده نیز در عمل دیده می‌شود، مردم در سراسر جهان ساعت‌ها به تماشای Netflix ( سایت پخش فیلم و سریال آنلاین ) می‌نشینند ، وب‌سایتی که از طریق پخش تبلیغات کسب درآمد مینماید.

انگ اختلال تمرکز بر نسل Z ( نسل اینترنت – گروهی از مردم که از اوایل سال ۲۰۰۰ تاکنون زاده شده‌اند) و نسل Y (نسل قبل از نسل زد / نسل هزاره) خورده است، این افراد ساعت‌های متمادی را صرف تماشای  فستیوال‌های موسیقی کرده و مسخ اجرای گروه موسیقی بر روی صحنه هستند.

درواقع، مردم به اطلاعات برندهایی توجه می‌نمایند که با خصوصیات خودشان، رابطه‌ای معناداری داشته باشند و بقیه چیزها را نادیده گرفته و از کنارشان به راحتی عبور می‌نمایند. نتایج تحقیقات بازاریابی بر پایه علم عصب‌شناسی که توسط دکتر کانتار انجام‌شده نشان می‌دهد که ۸۰% نقاط تماس طراحی‌شده ، تنها توانسته است ۲۰% مشتریان مدنظر را جلب نماید ( مطابق اصل ۸۰/۲۰ پارتو).

برای موفقیت بیشتر، باید برند پیام‌های بامعنا و هدفمندتری را از طریق نقاط تماس به مخاطبان خویش منتقل نماید.

روش‌های ایجاد برند بامعنا

 

۱- مشتریان خود را آموزش دهید

این کار از نخستین مرحله قیف فروش اتفاق آغاز می‌شود، جایی که برند باید به‌وسیله آموزش مشتریانش ، برای محصول خود ارزش‌آفرینی نماید. درواقع ،  ۷۳% مشتریان اذعان نموده‌اند که محصولات برندها را بر اساس  اطلاعاتی که از تبلیغات آنان به دست آوردند، خریداری نموده‌اند ( اطلاعات گوگل آنالتیکز).

این اطلاعات می‌تواند در خصوص خود محصول یا اطلاعات کلی در خصوص برند باشد. برای مثال، برند جواهرسازی Grisogono یک تور تعاملی آموزشی برای آشنایی با پیست‌های اسکی شهر موریتز (مقر اصلی این برند در کشور سوئیس) ترتیب داد این آموزش شامل معرفی مسیرها پنهان و کمتر شناخته‌شده اسکی در این کوهستان بود و از یک سیستم دریافت نظرات نیز در سایت استفاده می‌شود.

صرف‌نظر از محتوایی که توسط برند تولید می‌نماید، یک برند قادر است تا با کمک مشتریان خویش، محتوای بیشتری را تولید و در زمان و پول خود صرفه‌جویی نماید.

برای مثال ریدسز کارتون (عکاس حرفه‌ای ) عکس‌های سفرهای خویش را سایت Ritz-Carlton منتشر می‌نماید ( عکس از هتل و محل‌های تفریحی پیرامون منطقه جغرافیایی) . عکس‌ها دسته‌بندی می‌گردد و اطلاعات در خصوص هر عکس ارائه می‌شود و هر کاربر این وب‌سایت نیز اطلاعاتی بیشتر در خصوص این عکس‌ها به مطالب قبلی می‌افزاید. همچنین هتل‌های لاک چری میهمانان خود را تشویق میکنند تا از هشتک‌های ویژه‌ای برای انتشار هرچه بیشتر پیام این هتل‌ها از طریق دوازده شبکه اجتماعی استفاده نمایند. وب‌سایت هارلتون در حدود سی هزار صفحه اطلاعات ، عکس و ویدیو دارد. اکثر اطلاعات توسط مهمانان هتل‌ها تولیدشده است. هر زمان قصد سفر داشته باشد ، می‌توان به این سایت رجوعی و مطالب موجود در خصوص یک هتل و یک منطقه خاص که توسط سایر بازدیدکنندگان گذاشته ‌شده است را مطالعه و تصمیم‌گیری نمایید.

اطلاعات موجود موجب الهام بخشیدن به مشتری راغب برای رفتن یا نرفتن به آن محل خاص خواهد شد. مشتریان یاد گرفته‌اند که تقسیم تجربیات خود با دیگران در تولید یک تصویر کلی از محلی که بوده‌اند، دیگران در تصمیم‌گیری هدایت نمایند.

۲- برند با تبلور میراث تاریخی ایجاد نمایید

برای پایه‌گذاری یک برند بامعنا،  برند باید سراسر ریشه در واقعیت داشته باشد. یکی از راه‌ها برای رسیدن به این واقعیت از طریق تاکید بر میراث نام تجاری است. برای مثال لویی ویتون و بربری یک مزیت بسیار قوی در همین عرصه دارند، آنان باید از میراث تاریخی اروپایی خود تشکر نمایند.

اخیرا برندهایی نظیر پاتاگونیا و ال.ال.بین در استفاده از میراث تاریخی آمریکای جنوبی بسیار موفق بوده است.هردو برند در کمپین تبلیغاتی خود به ریشه‌های تاریخی اجداد گذشته اشاره و سعی بر جذب بازار پررونق لباس‌های ورزشی منطبق با مد روز، که به آن Athleisure گفته می‌شود. پاتاگونیا، تولیدکننده تجهیزات کوهنوردی و ال.ال.بین، تولیدکننده کفش‌های ماهیگیری و شکار است ، اما امروزه هر دو به سمت توسعه محصول رفته‌اند.

اگر برندی دارای میراث تاریخی نیست، باید برایش یکی خلق کرد. چگونه ؟ این هنر یک مدیر برند/ بازاریابی حرفه ایست.

با مدیر بازاریابی شرکت Herschel Supply  آقای اسکات ، در مراسمی در قطر آشنا شدم. وی تعریف می‌نمود که برندشان باوجودآنکه در سال ۲۰۰۹ شکل‌گرفته است اما انتخاب عناصر هویت بصری برند و رفتار بازاریابی مناسب ، چگونه توانسته‌اند حس نوستالژیک محصولات آمریکایی را برای مشتریان ایجاد نمایند. مخاطب این برند افراد رده سنی ۱۸ تا ۳۵ سال است، این برند در حدود ۱۰ نقطه فروش در ۷۰ کشور جهان دارد. (تماشای فیلمی از این برند)

ادامه مطلب :   ۳ روش برای پایه‌گذاری یک برند بامعنا

۰ ۰

۱۰۰ برند برتر و ارزشمند جهان در سال ۲۰۱۶ از سوی اینتربرند اعلام شد

تیم مشاوران مدیریت ایران:

شرکت مشاوره مدیریت اینتربرند Interbrand به عنوان صاحب نظر در عرصه تعریف استانداردهای برندسازی و همچنین ارائه دهنده یک استاندارد ارزش گذاری برند در جهان، لیست ۱۰۰ برند ارزشمند دنیا در طی سال ۲۰۱۶ را برای ۱۷امین سالی متوالی اعلام نمود. تیم مشاوران مدیریت طبق سنوات ( ۲۰۱۳ , ۲۰۱۴ , ۲۰۱۵ ) این اطلاعات برای شما محیا نموده ایم.

برندهای اپل و گوگل در بالاترین جایگاه در رده‌بندی برترین برندهای سال ۲۰۱۶ قرار گرفتند.

برند اپل معادل ۱۷۸.۱۱۹ میلیارد دلار ارزش‌گذاری شده که نسبت به سال ۲۰۱۴ به میزان ۵% ارزش آن افزایش داشته است. گوگل نیز با افزایش ۱۱% درصدی ارزش برند خود روبرو شده است.

ارزش برند اپل Apple در سالیان اخیر :

  • سال ۲۰۱۵ ارزشی معادل ۱۷۰.۲۷۶ میلیارد دلار
  • سال ۲۰۱۴ ارزشی معادل ۱۱۸.۸۶۳ میلیارد دلار
  • سال ۲۰۱۳ ارزشی معادل ۹۸.۳۱۶ میلیارد دلار

ارزش برند کوکاکولا در سال ۲۰۱۶ با ۷% کاهش روبرو بوده ، با این وجود اما همچنان در جایگاه سوم قرار دارد.


ادامه مطلب : ۱۰۰ برند برتر و ارزشمند جهان در سال ۲۰۱۶ از سوی اینتربرند اعلام شد

۰ ۰

رابطه برند والد با زیر برند Parent Brand & Sub-Brand

همان‌طور که در یک خانواده بین والدین و فرزندان رابطه‌ای خاص وجود دارد. بین برند والد Parent Brand و زیر برند ( برند زیرمجموعه ) Sub-Brand نیز چنین رابطه‌ای برقرار است.برند والد زیر برند Parent Brand Sub-Brand

از دیدگاه معماری برند ، برند والد را برند شرکتی Corporate Brand میگویند که مستقیما اشاره به برند شرکت مادر تخصصی ( شرکت هلدینگ ) دارد.  برند والد ، مالک و هدایتگر زیر برندهایی است که در کل آن‌ها را " خانواده برند " می‌نامند. هر عضو این خانواده مامور استفاده از به یک فرصت و پاسخ به یک نیاز بازار است.

استفاده از یک زیر برند می‌تواند برای پاسخ به نیازی در یک بازار خرده‌فروشی ، راهکاری برای انتقال ارزش به مشتری، جایگاهی سودآور و پربازده در مقابل رقیب ، و یا ایجاد طعم، تکنولوژی و یا خدمات جدید باشد. برای هر منظوری که باشد ؛ این زیر برندها توانایی خیلی بالاتری در پاسخ به نیازهای مصرف‌کننده نسبت به برند والد خویش دارند، و صدالبته این در حالی رخ می‌دهد که زیر برند به اصول یکپارچگی برند احترام و ماموریت برند والد را سرلوحه قرار می‌دهد. شرکتی که دارای برندهای متنوع و متعدد است که به آن خانواده برند یا ادغام برند Brand Conglomerate  نیز گویند. ادغام برند باید درون هویت برند شرکت والد تعریف‌شده و از برند والد خود اعتبار و هویت تصویری و یا کلامی بگیرد و به‌هیچ‌عنوان مبهم نباشد.  به‌صورت ساختاری، خانواده برند یا ادغام برند شاید ناشی از ترکیب و یا تصاحب توسط یک شرکت اصلی باشد  و یا ناشی از توسعه خطوط تولیدی که برندهایش به بلوغ رسیده‌اند.

درهرصورت، معماری برند یا معماری نام تجاری میطلبد که با رشد شرکت اصلی ، برند والد از زیر برند به عنوان سپر دفاعی در مقابل رقبا استفاده نماید. تحلیل روابط بین برندها در یک خانواده می‌تواند جالب باشد.

رابطه بین برندها در خانواده برند :


1- تمام اعضای خانواده برند قابل مشاهده باشد.

صرف‌نظر از روابط و گزارش‌های سالانه درون شرکت مادر ( شرکت مادر تخصصی /  شرکت هلدینگ )، کمپین‌های تبلیغاتی  و  روابط عمومی با هدف ترویج برند والد به بازار این پیام را می‌دهد که برند والد از مجموع تک‌تک برندهای زیرمجموعه خویش ، بزرگ‌تر است.  برندهایی نظیر Unilever, P&G, Johnson & Johnson همین کار را انجام می‌دهند. شرکت‌هایی که در حوزه محصولات تندرو FMCG فعال هستند، هرروز با فشار دلهره‌آوری در خصوص فضای تخصیص داده‌شده به محصولات آن‌ها بر روی قفسه فروشگاه‌ها روبرو هستند و توانایی ، تخصص و اثربخشی خود را با تعداد محصولات روی قفسه می‌سنجند.

۰ ۰

۷ قانون ایجاد وفاداری به برند ، به روش کالت برند Cult Brand

تیم مشاوران مدیریت ایران :

دکترسیدرضاآقاسیدحسینی

آرزوی هر مدیر بازاریابی یا مدیریت برند ، داشتن یک برند فرقه ( برند کیش ) Cult Brand است، زیرا که مشتریان این نوع برند دارای بالاترین سطح وفاداری به برند هستند. در ادامه سعی خواهم نمود که به ساده‌ترین شیوه، به بیان هفت قانون اصلی در یک برند فرقه بپردازم، قوانینی که آگاهانه و یا غریزی در کسب‌وکار خویش رعایت می‌نمایند.

با بکار بستن چنین مواردی ، مسیر رسیدن به مشتری وفادار را راحت‌تر طی خواهید نمود، زیرا که چهارچوبی مستحکم و دائمی و جاری در مسیر دستیابی به موفقیت ایجاد میگردد. باید روش تطبیق و پیاده‌سازی هرکدام از این قوانین در کسب‌وکار خود را بابید.

وفاداری به برند Cult Brand برند فرقه ( برند کیش ) کالت برند

ایجاد وفاداری به برند به روش کالت برند

۱- ایجاد تمایز

چالش‌های پیش روی مدیران بازاریابی بسیار زیاد است.همه می‌خواهند بهترین باشند. همیشه به یاد داشته باشید : شما منحصر فردید، دقیقا مثل دیگران.
هر مشتری هم‌زمان به دو چیز علاقه دارد، که در هر دو نیز در جهت‌های متضادی قرارگرفته‌اند. مشتری می‌خواهد که از سایرین متمایز و هم‌زمان احتیاج دارند تا در بطن جامعه پیرامون خود بوده، از حمایت مردم جامعه برخوردار شده و توسط افراد همفکر خود پذیرفته شوند.

چگونه مردم به این دو نیاز متضاد خویش، پاسخ دهند ؟ شاید بهترین پاسخ این است : با عضویت در گروهی که آن‌ها را منحصربه‌فرد می‌شمارد.

البته این گروه باید خاص باشد و جز گروهایی نباشد که عضویت در آن خیلی ساده باشد.

فرض که شما به یک سرویس مبلمان خانگی نیاز دارید، پس شما جز گروهی از مردم نیازمند به مبلمان هستید، اما این گروه اصلا جذابیت و ظرفیت‌های کافی برای تشکیل یک سازمان را ندارد، اما اگر همین مبلمان دارای خصوصیات خاصی باشد تا شما را از دیگرانی که مبلمانی معمولی خریداری نموده‌اند، متمایز نماید، در این صورت اگر در سوئد زندگی می‌کنید، احتمالا شما از برند IKEA خرید نموده‌اید . برندی که جز کالت برند است. خیلی ساده است، مشتری شما می‌خواهد که جزئی از یک گروه متمایز باشد.

۲- شجاع و دلیر بودن

حتی از نظر منتقدین و بدبینان، برندهای فرقه بسیار متفاوت و موفق هستند. موفقیت برندهای فرقه به دلیل عدم محبوبیت آن‌ها نزد سایر شرکت‌ها در محیط بازار است.
برندهای فرقه، اعتقاد و اعتماد بالایی به خود، محصولات و خدمات، و مشتریان خویش دارند. کالت برند درپی فرصتی برای به چالش کشیدن و تغییر خرد افراد سنت‌گر است. برند فرقه، بسیار ریسک‌پذیر است. حامیان چنین برندهایی صرفا از آن پیروی نمینمایند، بلکه آن را راهبری مینمایند، همچنین در مقابل دیگر برندها عرصه را ترک نمیکنند، بلکه برای آن میجنگند.برند کالت، زمان و انرژی خود را با تحقیق در خصوص اینکه “چه کسانی از وی پیروی مینمایند” تلف نمیکند. تمرکز و توجه این برند بر بهبود خدمات ارائه شده به مشتریان است.

۳- ترویج یک سبک زندگی

برند فرقه چیزی بیش از یک محصول یا خدمات را می‌فروشد. مشتریان نیز چیزی بیش از این را می‌خواهند، مشتری علاقه به کسب تجربه است.
خرید تجربه‌گرا، خیلی بیش از خرید یک چیز برای مشتریان این برندها، معنا دارد. به عنوان مثال، تمام برندهای فرقه، سبک زندگی می‌فروشند. چنین برندهایی، ابزارهایی را می‌فروشند که مشتریان در دنبال کردن رویاهایشان باوجود منابع محدودشان، کمک می‌نماید.

برندهای فرقه موانع پیش روی مشتریان را کنار میزنند. انگار نوازنده‌ای باشی که نیاز به خرید هزاران دلار وسایل و تجهیزات نداشته باشد. تنها یک اپ اندروید مناسب را روی گوشی خود دانلود و دیگر یک نوازنده راک شده باشید.

مثل برند اپل که به ترویج یک سبک زندگی برای تسهیل بیان خود به جامعه پیرامون می‌پردازد. هنگامی‌که در کافی‌شاپ در حال کار با ابزارهای پل هستید، در یک سبک زندگی خاص با جمعی دیگر از افراد حاضر و دارند اپل، مشارکت می‌نمایید.

مشتریان آرمان و آرزوهایی دارند که نشاءت گرفته از احساساتشان است. اگر حمایت از مشتری با احترام و درک آرزوهای مشتری همراه باشد، احساسات مثبت خویش را با کسب‌وکار شما به مرتبط خواهند دانست.

۴- گوش دادن به مشتری

گوش دادن فعال به مشتری بسیار حیاتی است .برند کیش بر برآورده نمودن نیازهای و خواسته‌های مشتریان تمرکز دارد و گوش شنوایی برای ارائه راه‌حلی برای مشکلات آنان تا به وفاداری‌شان دست یابد. برندی مثل Amazon تنها با گوش دادن به نظرات مشتریان خود به رابطه بین تعداد دفعات سفارش و هزینه ارسال اجناس پی برد. بر همین اساس، در سال ۲۰۰۵ برای مشترکین خود، برنامه ارسال نامحدود و رایگان دو روزه را جایگزین هزینه‌های سالانه ارسال نمود. با این ابتکار عمل، برنامه بسیار مورد استقبال قرار گرفت. بیش از ۲۰ میلیون نفر عضویت ممتاز وب‌سایت را خریداری نمودند. خریدهای اعضای عالی در حدود ۱۵۰ درصد بیش سایر اعضا است. این نمونه‌ای از معجزه گوش دادن به مشتری است.
به گفته‌ها گوش‌داده، بر عقیده ارزش نهید و به آن‌ها پاداش دهید. هرگز علاقه‌مندان برند را خود نادیده نگیرید . افرادی که برندتان را دنبال می‌نمایند، به برندتان اعتقاددارند ، اما باید در ابتدا باید معجزه گرفتن یک هدیه غیرمنتظره و شگفت‌آور از سوی شما را ببینند. یک کار غیرعادی انجام دهید، در این حالت طرفداران برند به مبلغان و مدافعان برند تبدیل می‌شوند.

۵- پشتیبانی از اجتماع مشتریان (گروه مشتریان)

برندهای فرقه ، چگونگی پایه‌گذاری یک برند فرقه را به خوبی می‌دانند. برندهای فرقه به دنبال ایجاد یک رابطه قوی، پایدار و دائم با مشتریان برای ایجاد و حمایت از جامعه‌ی مشتریان خود هستند. برندهای فرقه ترسی در استفاده از سود امروز خود در حمایت از جامعه مشتریان خویش، برای رسیدن به منافع بلندمدت ندارند.
هر زمان که بتوانند، از رخدادهای بازاریابی در جهت بیان ماموریت خویش بهره می‌برند. مثلا برند MINI ، تور سالانه برگزار می‌نماید . برند Life is good نیز سالانه فستیوال‌های موسیقی محبوبی را برگزار می‌نماید. برند Harley رالی موتورسواری جهانی را حمایت می‌نماید.

۶- استقبال با آغوشی باز

اگر به اندازه کافی باحال نیستی ، منتظر استقبال برند کالت نباشید. کالت برند به هر سن ، نژاد ، اعتقاد و با هر سبقه اجتماعی و اقتصادی با آغوش باز استقبال می‌نماید. اگر با یک مشتری ایدئال کالت برند همخوان نباشید، باز هم هرگز ، مورد تبعیض واقع نخواهید شد. به هر فردی خوش‌آمد گفته می‌شود.
کالت برند درپی پر نمودن فضاهای خالی نیازهای عمیق روحی و تعلقی افراد با تسهیم فضا، زمان و احترام متقابل است.

۷- آزادی فردی

عمق وجود هر انسانی بر این کره خاکی در جستجوی آزادی فردی است. بر اساس هرم مازلو ، احساس آزادی پلی برای رسیدن به خودشکوفایی است ، زیرا ما به دنبال رشد و بیان هویت منحصربه‌فرد خود به جهان پیرامونمان بدون ترس از عواقبت آن هستیم. برند هارلی ، آزادی را در آزادراه‌ها ترویج می‌نماید.
هنگامی‌که فردی به‌عنوان عضو یک کالت پذیرفته می‌شود، احساس می‌کند که به آزادی عمل خاصی دست پیدا نموده و با اثربخشی بالاتری به اهدافش دست میابد.

  • نیروی پشت وفاداری مشتری به برند :

هفت روش فوق نیروی عظیمی برای دستیابی به وفاداری به برند است. پیاده‌سازی مستمر این موارد موجب حفظ مشتری کنونی و هم‌زمان جذب مشتریان جدید می‌گردد. ازآنجایی‌که مشتری، ارتباط احساسی عمیق با برند برقرار نموده است، وفاداری وی رشد خواهد نمود. سازمانتان قوی‌تر ، منعطف‌تر و متمایزتر خواهد شد .

مطالب مرتبط :


منبع » ۷ قانون ایجاد وفاداری به برند ، به روش کالت برند Cult Brand

مطالب این سایت شامل حمایت از حق مؤلف و مترجم بوده و هرگونه کپی برداری بدون درج لینک منبع پیگرد قانونی دارد.

۰ ۰

جایگاه‌یابی برند Brand Positioning


جایگاه برند چیست ؟
جایگاه برند فرآیندی است که در آن برند دارای جایگاهی خاص در ذهن مشتری خواهد شد. از جایگاه برند همچنین به یک استراتژی جایگاه‌یابی برند Brand Positioning Strategy  ، استراتژی برند Brand Strategy ، و یا یک بیانیه جایگاه برند تعبیر شده است.

کتاب " جایگاه‌یابی : نبردی برای ذهن شما" Positioning: The Battle for Your Mind که به‌عنوان پرفروش‌ترین کتاب سال معرفی شد، پیام اصلی کتاب، تلاش برای تصاحب یک گوشه بازار ( بازاریابی نیچ Niche Marketing ) برای یک برند، محصول و خدمت می‌باشد. این امر از طریق روش‌های مختلفی از جمله قیمت‌گذاری ، فروش ویژه ، توزیع ، بسته‌بندی و رقابت انجام می‌شود. هدف، ایجاد تاثیری منحصربه‌فرد در ذهن مشتری است، به‌طوری که مشتری نام تجاری شما را با تصویری خاص و مطلوب که متمایز از بازار، در ذهن داشته باشد.

جایگاه‌یابی برند
جایگاه‌یابی برند Brand Positioning عبارت است از یک سیستم سازمان‌یافته برای یافتن پنجره‌ای به ذهن مشتری . این تعریف بر این مفهوم استوار شده که ارتباط تنها می‌تواند در زمان و شرایط مناسب رخ دهد.

حتی اگر شرکت برای ساختن جایگاه خود در ذهن مشتری فعالیت‌های آینده‌نگرانه ننماید، باز هم ایجاد این جایگاه اجتناب‌ناپذیر خواهد بود. بااین‌حال اگر مدیران رویکردی آینده‌نگرانه و هوشمندانه داشته باشند می‌توانند جایگاهی مثبت در ذهن مشتری هدف خویش ایجاد کنند.

تفاوت‌ "بیانیه جایگاه" و "عبارت کوتاه"
بیانیه جایگاه برند Brand Positioning Statement اغلب با عبارت کوتاه Tagline یا عنوان Slogan سازمان اشتباه گرفته می‌شود ( زیرا که از روز اول به‌اشتباه ترجمه‌شده ). بیانیه‌های جایگاه برای استفاده داخلی هستند. این بیانیه‌ها راهنمای بازاریابی و تصمیمات عملیاتی کسب‌وکار هستند. بیانیه جایگاه ، سازمان را کمک می‌نماید تا تصمیماتی کلیدی بگیرید که چگونه ادراک مشتری از برند خود را تحت تاثیر قرار دهید.

عبارت کوتاه یک بیانیه خارجی است که در بازاریابی و برندسازی مورداستفاده قرار می‌گیرد. بیانیه جایگاه می‌تواند به یک عبارت کوتاه تبدیل شود، اما نکته مهم تمایز قائل شدن بین این دو است.

بیانیه جایگاه‌یابی برند چیست؟
بیانیه جایگاه‌یابی برند یک عبارت یک یا دوجمله‌ای است که ارزش منحصربه‌فرد برندتان را نسبت به رقبای اصلی، با مشتریان در میان می‌گذارد.

دو نمونه از بیانیه جایگاه
  • Amazon.com چنین بیانیه جایگاهی در سال 2001 استفاده نمود (هنگامی‌که منحصرا کتاب میفروخت)  :  برای کاربران آنلاین که از کتاب لذت می‌برند، Amazon.com  یک‌خرده فروشی کتاب است که دسترسی سریع به بیش از 1.1 میلیون کتاب را فراهم می‌نماید. برخلاف خرده‌فروشان کتاب‌های سنتی،  Amazon.com ترکیبی از راحتی فوق‌العاده ، قیمت پایین، و انتخاب‌های وسیع  را فراهم می‌نماید.
  • Zipcar.com از این بیانیه جایگاه در زمان تاسیس کسب‌وکار خود را در سال 2000 استفاده نمود  :  ساکنان شهرها و مشتریان تحصیل‌کرده‌ای که در فناوری مهارت دارند هنگامی‌که از خدمات به اشتراک گذاشتن  یا  اجاره خودرو  Zipcar  به‌جای  داشتن یک خودرو استفاده کنند علاوه بر کاهش آلودگی و گازهای گلخانه‌ای در هزینه نیز صرفه‌جویی می‌نمایند.


نمونه‌هایی از عبارت کوتاه Tagline
هنگامی‌که یک بیانیه جایگاه برند قوی داشته باشید قادرید تا عبارت کوتاهی بسازید که به شهرت جایگاهی که مدنظر شماست کمک کند.

  • مرسدس بنز : مهندسی بی‌بدیل که شبیه هیچ خودروی دیگری در جهان نیست.
  • بی ام دبلیو : نهایت یک خودرو  ( بیشتر بخوانید : جایگاه‌‌یابی BMW  )
  • خطوط هوایی جنوب غربی : مسافت کوتاه، بدون حاشیه و هواپیمایی کم‌هزینه
  • آویس : ما تنها شماره2 هستیم، اما سخت‌تر تلاش می‌کنیم.
  • دانشکده بازرگانی وارتون : تنها مدرسه کسب‌وکار که مدیران جهانی، با عملکرد متقابل و رهبران خوب را آموزش می‌دهد.
  • فیمس فوت ور : فروشگاه کفش ارزشمند برای خانواده
  • میلر لایت : تنها آبجو با طعم برتر و کالری کم
  • استیت فارم : مانند یک همسایه خوب، استیت فارم اینجاست
  • لو رئال : چون شما ارزشش را دارید
  • وال مارت : همیشه ارزان‌ترین. همیشه
  • نایک : فقط انجامش بده
  • کوکاکولا : یک چیز واقعی
  • تارگت : انتظار بیشتری داشته باشید و هزینه کمتری پرداخت کنید
  • ولوو : برای زندگی
  • هوم دپوت : می‌توانید انجامش دهید. ما می‌توانیم کمک کنیم.


15 معیار ارزیابی استراتژی جایگاه برند
یک بیانیه جایگاه هوشمندانه و خوش‌ساخت، ابزاری قدرتمند در جهت شفاف‌سازی استراتژی‌های بازاریابی ، کمپین‌های تبلیغاتی و تاکتیک‌های تبلیغاتی.

اگر این بیانیه درست استفاده شود، می‌تواند به شما در تصمیم‌گیری موثر در مسیر ایجاد تمایز برند ، جذب مشتریان هدف ، و کسب سهم بیشتر از بازار نسبت به رقبا بسیار کمک کند.

شاخص‌های ارزیابی جایگاه برند :
  1. آیا برند را متمایز می‌نماید؟
  2. آیا با برداشت مشتریان از برندتان همخوانی دارد؟
  3. آیا منجر به رشد می‌شود؟
  4. آیا ارزش منحصربه‌فرد برند به مشتری معرفی می‌نماید؟
  5. آیا یک تصویر روشن که متفاوت از رقبایتان باشد در ذهنتان ایجاد می‌نماید؟
  6. آیا بر مشتریان اصلی تمرکز دارد؟
  7. آیا به‌یادماندنی و انگیزه‌بخش می‌باشد؟
  8. آیا با تمام بخش‌های کسب‌وکارتان سازگار می‌باشد ؟
  9. آیا به راحتی قابل‌فهم می‌باشد ؟
  10. آیا به‌سختی قابل تقلید کردن می‌باشد ؟
  11. آیا برای موفقیت بلندمدت طراحی‌ شده است؟
  12. آیا تعهد برند، باورپذیر و معتبر است؟
  13. آیا برند می‌تواند صاحب آن باشد؟
  14. آیا در برابر حملات متقابل از طرف رقبا مقاومت خواهد نمود؟
  15. آیا کمک خواهد نمود تا تصمیم‌گیری موثرتری در بازاریابی و برندینگ داشته باشید؟

جایگاه‌یابی مجدد  RePositioning
این واقعیت باعث تاسف است که هیچ بازاریابی این قدرت را ندارد که جایگاهی را در ذهن مشتری ایجاد کند که وعده اصلی جایگاه‌یابی است. این تصور که جایگاه‌ها توسط بازاریابان ایجاد می‌شود باید از بین برود. هر مشتری ذهنیت خود را از آنچه هستید، خواهد داشت.

جایگاه‌یابی برند چیزی نیست که انجام می‌دهید بلکه، درنتیجه ادراک مشتری از آنچه انجام می‌دهید، ایجاد می‌شود. جایگاه‌یابی برند چیزی نیست که ما بتوانیم در خلاء و به تنهایی به سرانجام برسانیم. جایگاه‌یابی نتیجه تجربه همکاری مشترک با مشتریان است.

پشت بیانیه جایگاه برند ، قصد و هدف سازمان قرار دارد. اینکه  تمایل دارید چگونه کسب‌وکارتان به مشتریان نشان داده شود. به محض اینکه نقش واقعی جایگاه‌یابی برند درک شود آنگاه داشتن یک شعار یا یک بیانیه جایگاه برند می‌تواند از طریق شناساندن ماهیت برند در تمام سازمان می‌تواند مفید باشد.

با بررسی ماهیت آنچه هستید و مقایسه آن با آنچه مشتریان شما می‌خواهند، راه‌ها برای ایجاد یک کسب‌وکار با جایگاه قوی در ذهن مشتری هموار می‌شود. چرا؟ برندهای بزرگ علاقه و احساسات خود را با جایگاه خود در یک بیانیه  ادغام می‌نمایند که در واقع ماهیت هردو را در بر دارد.

ایجاد جایگاه برند خود در ذهن مشتری
برای ایجاد جایگاه خود در ذهن مشتری ، باید از درون کسب و کار خود شروع نمایید. هر عضو از سازمان که با مشتری در ارتباط است باید نمادی کامل و بی‌نقصی از جایگاه برند باشد . تا زمانی که همه به‌ گونه‌ای با مشتری در ارتباط هستند، باید بهترین بیان و تجلی را از جایگاه را داشته باشند.

حالا به قسمت سخت ماجرا می‌رسیم.

هر آنچه را که نشان‌دهنده برند شماست، روی دیوار قرار دهید. تمام شرایطی که از طریق آن با مشتریان خود در تعامل هستید را لیست کنید.

چگونه می‌توانم جایگاه مطلوب برندم را  آسان‌تر به مشتری منتقل نمایم؟

آیا هر فرآیندی که در آن با مشتری در ارتباط هستم، دقیقا شبیه به چیزی است که من می‌خواهم تا مشتری آن را ادراک کند؟

بسیاری از بازاریابان صراحت لازم را در کلمات خود ندارند. بدون شک، نمی‌توانید آن کاری را که باید انجام دهید به ثمر برسانید. هر کاری را که انجام می‌دهید به یک تجلی از جایگاه  مطلوبتان تبدیل کنید و آنگاه می‌توانید چیزی خاص ایجاد کنید. این کار جسارت می‌طلبد؛ ساختن جایگاه برندتان بدین معناست که باید مستحکم باشید. در این صورت است که در مسیر اصلی کسب جایگاه واقعی در ذهن مشتری قرار می‌گیرید.

منبع : جایگاه‌یابی برند Brand Positioning

مطالب این سایت شامل حمایت از حق مؤلف و مترجم بوده و هرگونه کپی برداری بدون درج لینک منبع پیگرد قانونی دارد.
۰ ۰

برندسازی شخصی ( پرسنال برندینگ ) در صنعت مُد

برندسازی شخصی برندینگ فردی مد فشن

برندسازی شخصی ( برندینگ فردی ) پرسنال برندینگ Personal Branding

تیم مشاوران مدیریت ایران:

شخصیت شما، کالای شماست و ما به شما خواهیم گفت که آن را چگونه بفروشید. امروزه چهره ( مغز متفکر ) پنهان پشت هر محصولی که ارائه می‌شود از جمله وبلاگ ،مجله، برچسب طراح و.. اگر به‌تنهایی بیش از محصول مهم نباشد به اندازه آن مهم است.

مارک بکمن، از بنیان‌گذاران آژانس مدیریت طراحان و نماینده برندهای بزرگ مد همچون ProenzaSchouler , Andre Leon Talley و Nicola Formichetti بیان می‌نماید : "مشتریان امروزه به دنبال چیزی بیش از فقط یک کالا هستند".

اجازه دهید تا Anna Wintour (روزنامه‌نگار) و  Karl Lagerfeld ( طراح مد با آن یقه سفید بلند معروفش ) را به عنوان دو مثال معرفی می‌نمایم. برند شخصی‌شان با شرکت‌هایی که برای آن‌ها کار می‌کنند ارتباطی تنگاتنگ دارد. وقتی مردم یک کیف به شکل لوگوی معتبر Chanel را خریداری می‌نمایند، در واقع بیش از اینکه برای خود برند، پول خرج کنند برای سبک زندگی لاکچری  Lagerfeld هزینه می‌کنند.

یک رهبر سمبلیک و نمایشی با یک برند شخصی ( برند فردی ) Personal Brand قدرتمند تنها یک مزیت برای شرکت نیست بلکه یک دارایی مهم  برای افراد است که منجر به وابستگی کمتر آنان به هر سازمانی می‌گردد. به همین دلیل، داشتن یک برند شخصی برای کارآفرینان و یا صاحبان مشاغل مانند مدل‌ها و طراحان مد بسیار مهم‌تر است . Cara Delevingne و Kate   Upton  لزوما زیباترین مدل‌ها نیستند اما در تبلیغ و معرفی خویش، نابغه هستند.

 واقعیت این است که طراحان مد موفق، بسیار پیشرفت کرده‌اند : BryanBoy, The Man Repeller, The Glamourai هرکدام صدا و تصویر منحصربه‌فرد خود را دارند که آن‌ها را در میان رقبای خود متمایز می‌نماید. این حاصل برندسازی شخصی (برندینگ فردی ) Personal Branding آنان است.

تفاوتی ندارد شغل شما در صنعت مد چه باشد. تنها داشتن یک برند شخصی می‌تواند کلید موفقیت در این صنعت باشد.

خلق یک برند امری مهم است، چرا که سبب گسترش تفکرات شخصی و نقطه نظرات شما خواهد بود.

Raina Penchansky مدیر ارشد استراتژی در شرکت Digital Brand Architects که نماینده برندها و بسیاری از طراحان مد مطرح دنیا است می‌گوید : برند به شما این توانایی را می‌دهد تا تعیین کنید که می‌خواهید استراتژی رشدتان چگونه باشد و درنهایت چشم‌انداز خود را به کدام سمت می‌برید.

به گفته بکمن "این یکی از مهم‌ترین عناصر ایجاد یک مدل کسب‌وکار پایدار و بلندمدت است".

چگونه برند شخصی  خود را باید بسازید ؟

این سوالی است که دائما از طریق ایمیل و یا در جلسات مشاوره از ما پرسیده می‌شود.

در این مقاله سعی می‌نمایم تا اطلاعات جامعی را برای ساختن یک برند شخصی موثر از طریق اطلاعات کارشناسان این صنعت Penchansky و  فرمل Kelly Framel (مدل و طراح مد) که گردآوری نموده‌ام، در اختیارتان قرار دهم.

نکات اساسی در برندسازی شخصی :


1- سعی نکنید خود را از آنکه هستید بیشتر نشان دهید.

با هرکه صحبت کردیم نتوانست بر این مسئله به اندازه کافی تاکید کند. هیچ‌گاه برندی را که شخصی نیست به‌عنوان یک برند شخصی جا نزنید. هرگز سعی نکنید از یک روند پیروی نمایید و صرفا برای اینکه بگویید من هم این کار را کردم، جاروجنجال راه بی اندازید.

 چندی قبل در سایت لینکداین، فردی با آب‌وتاب فراوان در خصوص ارائه نقشه اطلاعات محتوای فارسی فضای مجازی ایران یک سری اعداد ارائه نمود و در پایان آن نیز نوشته بود : شرکت فلان برای اولین بار در ایران. هنگامی‌که به بیشتر دقت نمودم، فقط داده‌های خامی بود که هیچ پردازشی روی آن نشده بود و پرواضح بود که دسترنج یک فرد از خروجی یک نرم‌افزار است و نه کل فضای اینترنت ایران.

به گفته خانم پنچانسکی برند باید بر اساس چیزی حقیقی و معتبر بنا شود و نمی‌تواند بر اساس هیچ و پوچ و ریاکارانه شکل گیرد. بکمن اضافه کرد مشتریان بسیار باهوش هستند و فریب نخواهند خورد.

برای مثال، فرمل ، مدل برند خود را بر اساس محصولات پرزرق‌وبرق که به راحتی در دسترس بودند (مثل نام سایتش theglamourai.com ) ساخت. او از دانش خود در زمینه طراحی و مد برای الهام بخشیدن به خوانندگان، جهت ایجاد نگاهی درخشان در زندگی واقعی استفاده می‌نماید. و اطمینان می‌دهد این دیدگاه قابل‌گسترش به هر شبکه‌ای از اینستاگرام تا توییتر و برعکس است . فرمل می‌گوید:"من همه این‌ها را از عمق وجودم خلق نموده و به همین دلیل آن‌ها بسیار غریزی هستند"

این موضوع نه تنها به این برند کمک کرد تا طرفداران وفاداری به دست آورد بلکه باعث شده تا روزبه‌روز تصمیم‌گیری برایش آسان‌تر شود.

2- برای پشتیبانی از برند، استعداد و مهارت و تعهد داشته باشید.

مصرف‌کنندگان اسیر یک شگرد بازاریابی ریاکارانه نخواهند شد. همان‌گونه که اگر محصول شما کیفیت خوبی نداشته باشد، فریب نمی‌خورند.

به گفته بکمن : اگر یک محصول برتر نداشته باشید، مصرف‌کنندگان از برندتان فاصله می‌گیرند و دیگر مهم نیست که استراتژی برندسازی شخصی ( پرسنال برندینگ ) شما چقدر  هوشمندانه، جالب و جذاب باشد.تلاش بسیار مبذول نمایید تا خاص بمانید و اطمینان یابید که محصولی باکیفیت بالا خلق کرده‌اید. نوشته‌هایتان را به‌موقع بایگانی نمایید تا بتوانید به‌سرعت بدان‌ها رجوع نمایید، به‌طور مداوم وبلاگ خود را بروز رسانی کنید، آخرین جزئیات را به دست آورید و مهم‌ترین نکته اینکه به کاری که انجام می‌دهید ایمان داشته باشید.


ادامه مطلب :  برندسازی شخصی ( برندینگ فردی ) پرسنال برندینگ Personal Branding

۰ ۰

داستان برند چیست ؟ چگونه باید داستان برند را بسازیم ؟


داستان برند = ارتباط مستمر +  توان ایجاد انگیزه + قدرت الهام بخشی +  جهت‌دهی به افکار

داستان برند brand story

تیم مشاوران مدیریت ایران :

در دنیای بازاریابی ، داستان‌های مرتبط با برندها، موضوعات جذابی هستند زیرا در خصوص جلب‌توجه ، ایجاد ماندگاری در ذهن، تغییر عقاید افراد ، سوق فعالیت‌های اجتماعی به سمت و سوی دلخواه ، ایجاد احساسات، کنجکاوی و حقایق، در برقراری ارتباط با مخاطب نسبت به روایات واقعی موفق‌تر عمل نموده اند.

 بسیاری از شرکت‌ها روزنامه‌نگاران، سردبیران و فیلم‌سازان را به کار گرفته‌اند تا به کمک آنان داستان‌های پرمعنایی در مورد برندشان خلق و به‌ صورت جذابی نقل نمایند.

هدف اغلب داستان‌ها ایجاد ارتباط تاکتیکی با مخاطب است. اما نقشی استراتژیک نیز برای داستان‌ها وجود دارد. جنیفر آکر و دیوید آکر مقاله‌ای تحت عنوان "داستان‌ برند شما چیست؟ " در 2016 مجله California Management Review اطلاعات جالبی را منتشر نموده‌اند.

در ادبیات مدیریت برند چنین داستان‌هایی را " داستان برند Brand Story " می‌نامیم، چرا که آن‌ها  شکلی از بیانیه استراتژیک در مورد یک ماموریت, ارزش‌ها, نام تجاری, ارتباط با مشتری و یا هدف راهبردی را به نمایش می‌گذارند . داستان برند حتی بهتر از بازگو کردن حقایق وظیفه خود را انجام می‌دهد ، که معمولا به‌هیچ‌عنوان هم کسل‌کننده نیست. ایجاد داستان برند وظیفه مدیر بازاریابی یا مدیر برند است و بخشی از فرایند برندسازی است.

مطالعه موردی یک داستان برند

شرکت Bean با هدف ایجاد علاقه برای فعالیت‌های طبیعت‌گردی، انتقال فرهنگ نوآوری، تعهد به کیفیت ، توجه به مشتریان و منافع کاربردی کفش شکار در ایالت Maine (این ایالت در مرز آمریکا و کانادا قرار دارد) است. صرف بیان ویژگی‌های ذکرشده بالا در مورد شرکت Bean سبب جذب افراد، خلق اعتبار و یا حتی ایجاد یک ارتباط برای شرکت خواهد شد.

حال به داستان برند توجه نمایید : 

Leon Bean یک طبیعت گرد بود. وی در سال 1912  هنگامی که از سفر شکار بازگشت، پاهایش از شدت سرمای محل شکار یخ‌زده و خیس شده و درد شدیدی داشت. وی با سرمایه کم، اما  با انگیزه و خلاقیت بسیار، یک چکمه که بخش بالایی آن از چرم سبک و کف آن از لاستیک ضد آب بود را اختراع کرد. چکمه‌ها بسیار عالی بودند، او چکمه هایش را با ارسال نامه میفروخت و نام چکمه را "کفش‌های شکار در ایالت مین" قرارداد. لیست مخاطبینی که او برای آن‌ها ایمیل زد تمام کسانی بودند که مجوز شکار در ایالتMaine  را دریافت کرده بودند.

متاسفانه، بیش از 100 جفت اولیه به فروش رسیده دارای  مشکل دوخت بوده و آب وارد آن‌ها می‌شد. Bean در زمانی حیاتی و تعیین کننده باید تصمیم مهم میگرفت و برای این مشکل، پاسخی فراهم می آورد. او پول مشتریان را بازگرداند، بااینکه این کار تقریبا منجر به ورشکستگی او شد. اما او فرایند تولید خود را  به‌طوری اصلاح کرد که چکمه‌هایی که بعدازآن تولید شد همه ضدآب بودند. چنین داستانی به‌مراتب بهتر از بازگو کردن هر حقیقتی در مورد برند می‌باشد.

داستان درباره یک محصول برتر از یک برند است، روایتی جذاب با یک هدف استراتژیک است. این روایت از طریق معرفی برند، ایجاد ارتباط با مشتری و  بیان استراتژی‌های شرکت سبب رشد فروش محصول می‌گردد. داستان برند یک دارایی استراتژیک است که می‌تواند در طول زمان مورداستفاده قرار گیرد و به عنوان ابزاری جهت تشویق کارکنان شرکت و مشتریان قرار گیرد.


ویژگی داستان برند


1- داستان برند باید جذاب باشد

داستان باید فکر را برانگیزد جدید, بحث‌برانگیز, جالب و سرگرم‌کننده باشد. درعین‌حال باید شامل اطلاعات مفید و کاملی باشد.

2- داستان برند باید معتبر باشد

بدین معنی که مخاطب نباید تصور کند که داستان نادرست، ساختگی و یا تلاشی آشکار برای فروش است. به یاد داشته باشید، حتما باید مفهومی پشت داستان و پیام آن در قالب برنامه‌ها، سیاست‌ها قرار گیرد.

ادامه مطلب : روش نوشتن داستان برند

۰ ۰

روانشناسی لوگو – معنی شکل‌ها در طراحی لوگو

لوگو Logo (نماد تجاری, نشان تجاری, آرم سازمانی)

طراحی لوگو Logo روانشناسی لوگو

تیم مشاوران مدیریت ایران:

لوگو یکی از عناصر هویت برند بوده و مسئول اصلی نظارت بر طراحی لوگو مدیر عامل، مدیریت بازاریابی و یا مدیریت برند و یا یک مشاور حرفه‌ای برند است.

اگر طراحی لوگو به درستی صورت پذیرفته شده باشد، ابزاری قدرتمند در ارتقا جایگاه برند خواهد بود. طراحی لوگو باید منطبق بر استراتژی برند صورت پذیرد و تمام آنچه یک طراح در اختیار دارد بازی با شکل‌ها و رنگ‌هاست. مرز بین موفقیت و شکست یک لوگو چیست ؟ پاسخ در ناخودآگاه مغز مشتری نهفته است.

هنگامی‌که افراد با رنگ‌ها و شکل‌های متفاوت مواجه می‌شوند، میزان تحلیل اطلاعات در مغزشان بالا می‌رود. با انتخاب رنگ‌ها و شکل‌هایی که پاسخ مناسبی به سوالات ناخودآگاه مغز مشتریان خواهند داد، طراحان لوگو ، راهی برای اثرگذاری بر احساسات مشتریان یافته و نهایتا به این سوال پاسخ می‌دهند : این لوگو نماد چیست ؟

این نوع طراحی لوگو ، شانسی نیست. طراحان موفق از نتایج برآمده از طرح‌هایشان مطلع بوده و از نحوه اثرگذاری لوگو بر متغیرهایی مانند سن، جنس و فرهنگ ، اطلاع کافی دارند.

برای آنکه شما نیز با نحوه استفاده از روانشناسی لوگو در خلق یک لوگوی بامعنا و حرفه‌ای آشنا شوید، حتما نیاز است تا پیام‌های پنهان در اشکال و رنگ‌ها را بدانید.

قبلا در مورد نقش رنگ در برندسازی و فروش و نیز استفاده از رنگ پیام در بازاریابی، تبلیغات و برندینگ توضیحات جامعی ارائه و در مقاله‌ای دیگر در خصوص تداعیات معنای هر رنگ در ذهن مخاطب مطلبی  بیان نموده‌ایم.

روانشناسی اشکال در طراحی لوگو

شکل Shape یکی از مهم‌ترین اجزای طراحی لوگو میباشد و در غالب طراحی‌ها و کارهای هنری ، به چشم می‌خورد. مغز انسان به شکل اعجاب‌آوری توانایی به یادسپاری اشکال را دارد ، و این پایه یادگیری اوست. شکلی که متمایز باشد در بلندمدت در ذهن باقی می‌ماند. بنابراین، طراحی که بتواند لوگو را به شکلی خلق نماید که قابلیت به یادسپاری بالایی داشته باشد، هنرمندی باهوش و خردمند خواهد بود.

برای مثال : کمان طلایی‌رنگ در لوگوی مک‌دونالد، تیک در لوگوی نایک، حلقه‌ها در نماد المپیک: همه لوگوهایی با توان به یادآوری بالا هستند.

طراحی لوگو مکدونالد المپیک

اما کل داستان، در به خاطر آوردن یک‌شکل نیست، شکل انتخاب‌شده باید بتواند پیام صحیح برند را به مخاطب منتقل سازد. منحنی‌ها، خطوط متقاطع، خطوط افقی، عمودی، دایره، مربع و مثلث، هرکدام پیام متفاوتی با معانی متفاوتی منتقل می‌نمایند و یک طراح لوگوی حرفه‌ای باید بتواند این معانی را به‌نوعی مهار کرده و برای ارتقاء و ترویج پیام خاصی در لوگوی خود به کار بندد.

ادامه مطلب :  روانشناسی لوگو – معنی شکل‌ها در طراحی لوگو

مطالب سایت شامل حمایت از حق مؤلف و مترجم بوده و هرگونه کپی برداری بدون درج لینک منبع پیگرد قانونی دارد.

۰ ۰
تیم مشاوران مدیریت ایران - تحت لیسانس CMCG کالیفرنیای آمریکادر منطقه خاورمیانه.
وب سایت اصلی : http://iranmct.com
شماره تماس دفتر تهران : 09126465584

http://twitter.com/iranmct

ارائه خدمات مشاوره مدیریت آموزش مدیریت - نظارت بر اجراء.مشاوره بازاریابی.مشاوره فروش،مشاوره برندینگ.مشاوره منابع انسانی.مشاوره مدیریت خلاقیت و نوآوری.مشاوره ریسک.مشاوره تبلیغات.مشاوره مدیریت ارتباط با مشتری.مشاوره خدمت به مشتری.مشاوره برندسازی و ارزشگذاری برند.برندینگ فردی برندینگ شخصی ....
آرشیو مطالب