مشاوره بازاریابی | مشاوره برندینگ ( برندسازی )

مشاوره برندینگ ، مشاوره برندسازی | طراحی نظارت بر کمپین تبلیغات و برندینگ ( مشاوره بازاریابی فروش تبلیغات )

استراتژی بازاریابی 71 درصد شرکت‌ها اشتباه است

نوشته شده توسط دکتر سیدرضا آقاسیدحسینی on 

تیم مشاوران مدیریت ایران :

در هرکجای دنیا که باشید، خواهید دید که به 9 دلیل فروشنده‌ها از بازاریاب‌ها متنفرند . فروشندگان اعتقاددارند که بازاریابی به معنای اتلاف پول است و بازاریابان نیز به فروشندگان مشکوک بوده و اغلب آنان را بی‌مصرف می‌دانند.

اما باید بدانید که شرکت‌هایی که به نتایج فوق‌العاده در کسب سهم بازار و سود سالانه رسیده‌اند به سبب ایجاد تعادل مناسب بین بازاریابی و فروش خود به این جایگاه دست پیدا نموده‌اند. فروشنده در این سازمان‌ها دائما در حال پول‌سازی است. اما باید در فهم تفاوت بین این دو تلاش نماییم.

استراتژی بازاریابی 71 درصد شرکت‌ها اشتباه است

نتایج تحقیقات سالانه موسسه SBI بررسی و ارزیابی تعداد زیادی از واحدهای بازاریابی سازمان‌ها بین‌المللی می‌پردازد، نشان می‌دهد که 71 درصد از استراتژی‌های بازاریابی اشتباه است. به این معنا که این میزان از فروش در سطح بین‌المللی تنها ناشی از 29% از فعالیت‌های بازاریابی است.

حال تصور کنید که اگر 80 درصد برنامه بازاریابی به‌درستی تدوین می‌شد درنتیجه چه تعداد شرکت میلیارد دلاری جدید در بازار حضور می‌داشتند.

فروشنده حرفه‌ای به علت شناخت بازار، برخورد مستقیم با مشتری و نحوه جهت‌گیری سازمان، بدون اطلاع از نتایج این‌گونه تحقیقات، اقدامات بازاریابی را اشتباه می‌داند.

البته به یک نکته توجه نمایید :  فورا بامطالعه این مطلب تصمیم به حذف واحد بازاریابی نگیرید و یا کل عملیات برنامه‌ریزی و اجرای بازاریابی به فروشنده خود تفویض ننمایید.

فروشنده حرفه‌ای با بهره‌گیری از مهارت فنی و تخصصی خویش و با مقایسه نتایج حاصل از برنامه با بازخورد دریافت شده از بازار، در مورد نقاط ضعف و مشکلات برنامه بازاریابی شکایت می‌نماید ، اما اگر از وی بخواهید که تدوین برنامه‌ریزی بازاریابی را انجام دهد به علت عدم درک مناسب از وضعیت کلان شرکت و نداشتن مهارت ادراکی (سیستماتیک یا کل‌نگر) قادر به استخراج برنامه بازاریابی از برنامه استراتژیک سازمان نخواهد بود.

پس برای رسیدن به پول بیشتر نیاز به تخلیات عجیب و غیرقابل‌دسترس نیست. فقط برنامه را باید اصلاح نمایید.

بخش‌بندی مشتریان 
کافی است که بدانید که کدام بخش از مشتریان بیشترین پول را برای سازمانتان به همراه خواهند آورد. درنتیجه مانند نور لیزر که از تمرکز نور درون یک کریستال ایجاد می‌گردد، بر روی آن تمرکز نمایید.

شناخت الگوی خرید مشتریان : 
آیا در مورد فرایند تصمیم‌گیری خریداران موجود در بخش‌بندی مشتریان، اطلاعات کافی دارید ؟ برای هر نوع از تصمیم‌گیری چه برنامه‌ای دارید ؟

برنامه‌ریزی محتوا : 
برای مشتری خود محتوای مناسب تولید نمایید تا با دریافت اطلاعات مناسب در خصوص محصولات و خدمات، به دانش، مهارت و تجربه شما پی ببرد. بازاریابی محتوایی / بازاریابی مفهومییکی از عوامل ارتباط پایدار با مشتری است.

مدیریت مشتریان بالقوه :
بسیاری از شرکت‌ها به دنبال مشتری جدید هستند، درحالی‌که همچنان می‌توانند از مشتریان پیشین که به خواب زمستانی خرید رفته‌اند به خرید مجدد رسید. پس مهم آن است که بدانیم کهچگونه مشتریان را به خرید مجدد متقاعد نماییم و آن را در برنامه بازاریابی خود بیاوریم. یک برنامه بازاریابی جامع و مناسب قادر است تا 25% مشتریان بالقوه را به فرصتی برای تبدیل‌شدن به مشتریان بالفعل هدایت نماید. همچنین باید در خصوص برنامه‌ای برای دستیابی به وفاداری مشتری به برند Brand Loyalty وجود داشته باشد. خوشا به حال فروشندگان این نوع سازمان‌ها و پورسانت‌هایی که دریافت می‌نمایند.

 منبع :   استراتژی بازاریابی 71 درصد شرکت‌ها اشتباه است

تیم مشاوران مدیریت ایران : مطالب این سایت شامل حمایت از حق مؤلف و مترجم است و هرگونه کپی برداری بدون ذکر منبع پیگرد قانونی دارد.

دریافت خبرنامه مدیریت بر روی موبایل با نرم افزار رایگان برای نصب بر روی اندرویدنرم افزار اندروید تیم مشاوران مدیریت ایران  IranMCT App 

دریافت رایگان مقالات مدیریت و تجارت بر روی تلفن همراه 

 

فروشگاه مایکت

فروشگاه کندو

 

IranMCT Android App is Now Available for Download

۰ ۰

انواع لوگو

نوشته شده توسط دکتر سیدرضاآقاسیدحسینی on 

تیم مشاوران مدیریت ایران: 

تعریف اولیه و یا بازتعریف لوگو بخشی از فرایند برندینگ و وظیفه اصلی مدیریت برند است. لوگوهای فوق‌العاده بلافاصله قابل‌تشخیص بوده و اثری مانا در ذهن ایجاد می‌نماید.
سیبل در لوگوی تارگت، تیک در لوگوی نایک و سیبی که در لوگوی اپل است، موجب جلب توجه می‌گردد.

در تمام این لوگوها، یک علامت نمادین منحصربه‌فرد، باقابلیت به یادسپاری و ماندگاری بالا وجود دارد.

این لوگوها، هر آنچه باید از یک لوگو در بلندمدت انتظار داشت را برآورده می‌سازند:

  •  شناختن برند.
  •  متمایزسازی برند.
  •  ایجاد علاقه در مشتری و فروش.

لوگوهای فوق‌العاده را همگان می‌شناسند، اما همه نمی‌دانند که این لوگوهای فوق‌العاده به‌راحتی خلق نمی‌شوند.

الینا ویلر، یکی از متخصصین برندینگ و نویسنده کتاب Designing Brand Identity می‌گوید: ما نسبت به گذشته، زمان و مکان کافی برای بیان داستان‌های برند خود را نداریم. برای همین یک لوگو یا نماد باید بتواند ارتباط فوری با مخاطب خود برقرار سازد. لوگو باید به‌عنوان بخشی از برند، نقش خویش را در ایجاد ارتباط مناسب با مخاطب به‌خوبی ایفا نماید.


10 سؤال اساسی که می‌بایست در زمان طراحی اولین لوگوی شرکت پرسیده شود :

 

1- چه نوع لوگویی باید داشته باشم ؟

می‌توان لوگوها را به شش دسته تقسیم نمود ( انواع لوگو ):

 

  • نشان کلمه / علامت‌گذاری کلمه‌ای / علامت کلمه Wordmark

شان کلمه / علامت‌گذاری کلمه‌ای / علامت کلمه Wordmark

شامل یک کلمه، ترکیبی از کلمات یا حروف مخففی است که تبدیل به یک لوگو شده است.
شرکتی‌هایی نظیر eBay, IBM, CNN, Google و همین سایتی که مطلب را از آن مطالعه می‌نماییدIranMCT از این روش استفاده می‌نمایند.

 

  •  حرف تغییر فرم یافته Letterform

 حرف تغییر فرم یافته Letterform

این نوع لوگو هنگامی خلق می‌گردد که یک حرف به‌صورت خاصی تغییر شکل یابد. مانند لوگوی Honda, Unilever, McDonald’s

 

  • لوگوی تصویری Pictorial

لوگوی تصویری Pictorial

لوگویی که معرف یک نماد قابل‌تشخیص از دنیای واقعی. مانند لوگوی Starbucks, Twitter, Sell

- نکته : اگر این لوگو با یک نوشته همراه گردد Combination Logo است. مانند برند Nestle , WWF

 

  • لوگوی انتزاعی Abstract

لوگوی انتزاعی Abstract

لوگویی است که به‌خودی‌خود نماد و نشان یک واقعیت بیرونی و قابل‌تشخیص نیست. یکی موفق‌ترین آن‌ها، لوگوی Nike است.

 

  • لوگویی به‌صورت سنجاق‌سینه Emblem / Badge

لوگویی به‌صورت سنجاق‌سینه Emblem / Badge

این نوع لوگو شبیه نشان روی سینه / سنجاق‌سینه هستند. غالباً ترکیبی از نوشته و یک شکل چندوجهی می‌باشند. مانند لوگوی harley Davidson, UPS

 

  • لوگویی با یک شخصیت Character

لوگویی با یک شخصیت Character

این نوع لوگو با تصویر یک شخصیت خیالی (انسان یا حیوان، ... ) در لوگو ایجاد می‌گردد. مانند لوگوی Michelin , Panda Express

- توجه نمایید اگر تصویر شخصیت به کار گرفته‌شده در دنیای واقعی وجود عینی داشته باشد، لوگو به Pictorial تبدیل می‌گردد. مانند لوگوی KFC , Steve Dahl radio show

 

۰ ۰

5 راه برای خوشحالی و احترام به مشتری تجربه پرواز با خطوط هواپیمایی نیوزیلند

تیم مشاوران مدیریت ایران:

اخیرا چند دفعه تجربه پرواز با خطوط هواپیمایی نیوزیلند را داشته و در این پرواز با نوآوری‌های قابل‌توجه در حوزه خدمت به مشتری برخورد نمودم. نوآوری‌هایی که موجب تجربه بسیار لذت‌بخش از پرواز شد و انگیزه‌ای برای اشتراک گذاردن این تجربیات با شماست.

خوشحالی و احترام به مشتری

هنگامی‌که مسئولین خط هوایی در یک‌زمان واحد، از تمام افراد درخواست توجه به یک مسئله خواست دارند، 95% مشتریان حتما در حال انجام یک کار دیگر به‌جز توجه به خواسته این مسئولین خواهند داشت !!

علائم و نشان‌های اخطاردهنده دیگر موردتوجه مسافرین قرار نمی‌گیرد. در هنگام توضیح مهمانداران (خدمه پرواز) در خصوص نحوه عملکرد در زمان بروز خطر احتمالی، اغلب مسافرین به چیزی یا جایی جز حرکات دست وی توجه نموده‌اند.

اما خطوط هواپیمایی نیوزیلند کاملا متفاوت است. تک‌تک مسافران در حال مشاهده صفحه‌نمایش مقابل خود بودند. در چندین پروازی که با این خط هوایی داشتم، به‌وضوح دیده می‌شد. از مواردی که برای ایجاد تجربه زیبا برای مشتری به وجود آمده بود، یادداشتی برداشتم و تعدادی عکس و فیلم محیا نمودم تا در اولین فرصت داستان این شرکت را برایتان بازگو نمایم:

1- توجه مشتریان را جلب نمایید

 خطوط هوایی نیوزیلند از قهرمانان موج‌سواری خواسته بود درحالی‌که در یک ساحل زیبا در حال موج‌سواری هستند به‌جای خدمه پرواز، نحوه عکس‌العمل در مواجه با خطرات احتمالی هوایی را برای مسافران تشریح نمایند. » ویدیو مرتبط
پس جای تعجبی نیست که همه مسافران با تعجب و خوشحالی به صفحه‌نمایش چشم دوخته و به دستورالعمل‌های ایمنی توجه می‌نمودند.

 هر شرکتی برای ارتباط با مشتری و کارکنان خویش باید با استفاده از یک خلاقیت و نوآوری مشخص توجه مشتریان را جلب نماید. شما چه ایده نوآورانه‌ای و غیرتکراری برای شگفت‌زده و خوشحال نمودن مشتریان خود دارید؟

2- ایجاد هیجان و شگفتی برای مشتری

چرا کسی به فکر تزئین و زیباسازی داخل محیط سرویس بهداشتی هواپیما نبوده است ؟ 

در این سرویس بهداشتی شما با لوستر، قفسه کتاب، نورپردازی ویژه و موزیک مواجه می‌شوید. خود را جای مسافر بگذارید، چندین هزار مایل پرواز روی اقیانوس و خشکی، حتما باید هر چیزی یک جنبه جدید داشته باشد تا ذهن مسافر را برای دقایقی از پرواز جدا شود.

خوشحالی احترام مشتری

3- از راحتی جایگاه مشتریان خود مطمئن گردید

صندلی پروازها غالبا نامناسب هستند، مخصوصا اگر پرواز بلندمدت باشد این وضعیت تشدید می‌گردد. این خطوط به‌منظور آرامش مسافرین(حتی برای مسافران اکونومی) یک کیسه کوچک نفش رنگی برای جلوگیری از خم ماندن دائم پاها در زیر پای مسافران قرار داده است. با هزینه‌ای بسیار اندک، آرامش بیشتری به ارمغان آورده است. شما برای آرامش مشتریانتان چه کرده‌اید ؟ » ویدیو مرتبط

4- تجربه جدید در برخورد با طراحی جدید

در مورد نارضایتی مسافران در مورد طراحی و چینش جدید صندلی‌های شش‌گوشه بسیار شنیده می‌شود.
هدف استفاده از هر سانتی مترمربع فضای موجود در هواپیماست. اما خطوط هوایی نیوزیلند به‌منظور احترام به حریم شخصی و راحتی بیشتر مسافرین، حتی در پرواز اکونومنی خود، صندلی‌ها در جهتی مخالف و با زاویه 60درجه در کنار یکدیگر قرار داده تا فضای بیشتری به مشتریان اختصاص داده‌شده است. آیا شما به دنبال ایجاد یک تجربه و حس بهتر از طریق تغییر طراحی محصولات و خدمات خود بوده‌اید ؟

ادامه مطلب

تیم مشاوران مدیریت ایران : مطالب این سایت شامل حمایت از حق مؤلف و مترجم است و هرگونه کپی برداری بدون ذکر منبع پیگرد قانونی دارد.

۰ ۰

100 برند ارزشمند جهان در سال 2015 از سوی شرکت اینتربرند آمریکا اعلام شد

 تیم مشاوران مدیریت ایران:

شرکت مشاوره مدیریت اینتربرند آمریکا  Interbrand "متخصص در حوزه مدیریت برند و ارزش گذاری برند" لیست 100 برند ارزشمند دنیا در طی سال 2015 را برای 16امین سالی متوالی اعلام نمود. تیم مشاوران مدیریت طبق سنوات (ارزشمندترین برندهای2013 / ارزشمندترین برندهای2014 ) این اطلاعات برای شما محیا نموده ایم.

brandvalue interbrand  گرانترین برند های جهان در سال ۲۰۱۵

برندهای اپل و گوگل در بالاترین جایگاه در رده بندی برترین برندهای سال 2015 قرار گرفتند.

برند اپل معادل 170.276 میلیارد دلار ارزش‌گذاری شده که نسبت به سال 2014 به میزان 43 ارزش آن افزایش داشته است. گوگل نیز با افزایش 12 درصد ارزش برند خود روبرو شده است.

برند اپل در سال 2014 ارزشی معادل 118.863 میلیارد دلار و در سال 2013 ارزشی معادل 98.316 میلیارد دلار بوده است.

 پنج برند جدید Lego, PayPal, MINI, Moët, Chandonand, Lenovo نیز امسال به این لیست تازه‌وارد شده‌اند.

برند Lenovo بعد از Huawei (در سال 2014 وارد این شده است ) دومین برند از کشور چین است که توانسته به لیست رده‌بندی پرارزش‌ترین برندهای جهان در طی سال 2015 وارد شود.

درمجموع 28 جایگاه این لیست به برندهای خودرویی و تکنولوژی به خود اختصاص داده‌اند.

ارزش برندهای مرتبط با تکنولوژی درمجموع 33.6 درصد کل ارزش برندهای این لیست را تشکیل داده‌اند.

بیشترین رشد ارزش برند مربوط به فیس.بوک با 54درصد بوده است و چهار برند دیگر نیز به‌قرار زیر است :

Facebook (#23, +54%)
Apple (#1, +43%)
Amazon (#10, +29%)
Hermès (#41, +22%)
Nissan (#49, +19%)

ادامه مطلب 

۰ ۰

تفاوت بین برند و شهرت

نوشته شده توسط دکتر سید رضا آقا سیدحسینی on .

تیم مشاوران مدیریت ایران :

برند Brand و شهرت Reputation بسیار محکم به یکدیگر متصل‌اند اما مترادف نیستند. این مطلب را ارائه مینمایم زیرا که در بسیاری از شرکت‌ها در هنگام شروع پروژه مدیریت برند یابرندینگ، با این مسئله روبرو شده‌ام و از مدیران می‌شنوم که پروژه برند را به پروژه شهرت نام تجاری برای فهم بهتر نیروی‌های انسانی سازمان خود، ترجمه می‌نمایند. حتی مدیری درخواست نمود که ما نیز از واژه شهرت سازی به‌جای برندسازی استفاده نماییم !!

برند شهرت

این مورد بسیار عادی است که عموم مردم، برند داشتن را با شهرت داشتن مترادف می‌دانند.

با توجه به اینکه برند و شهرت هردو از نوع دارایی‌های نامشهود (ناملموس/ غیر عینی) شرکت هستند، این ناملموس بودن سبب می‌شود که تفسیر یکسانی از این دو واژه در ذهن مدیران ایجاد گردد. همچنین موجب شده است تا گرایش و هدف‌گذاری مدیران به برندسازی و ایجاد شهرت از یک مسیر واحد برنامه‌ریزی گردد.

شهرت و برند، هردو از مسیر برقراری ارتباط با مخاطب شکل‌گرفته و به دنبال بهبود شناخت و درک مخاطب از کالا یا خدمت هستند.

ازنظر من عملکرد برند دارای ماهیت چندگانه و اثری افزاینده دارد. هدف از برند و عملیات برندسازی، ایجاد اشتیاق و تمایز است. تحریک خریداران به پرداخت وجه بیشتر برای محصولات و خدمات سازمان به‌جای اینکه آن پول را جای دیگر صرف نمایند. شهرت حاصل جمع کل سوابق کاری سازمان است.

به زبان ریاضی می‌توانم عملکرد برند را به عمل ضرب و شهرت را با عمل جمع تشبیه نماییم.

پس شهرت عبارت است حاصل جمع فعالیت‌ها و اظهارنظرهای گذشته تا امروز سازمان است. در این حالت برند ساخته می‌شود که این شهرت به را کسب درامد و پول نزدیک نماید. پس یکی از وظیفه مدیریت برند، حفاظت از شهرت سازمان به‌منظور حفظ اعتماد و اعتبار است.

برند نقشی پویا و کنش گرا، اما شهرت نقشی تدافعی دارد. ولی هر دو برای سازمان ضروری است.هر یک می‌تواند دچار مشکل شده و آسیب ببینند و آسیب یکی بر دیگری تأثیر خواهد گذاشت.

آقای Warren Buffett (مولتی میلیاردر آمریکایی – موفق‌تر سرمایه‌گذاری قرن بیستم ) اظهار نموده است :

شهرت شبیه به عضوی از بدن است که می‌توان آن را حفظ نمود، اما نمی‌توان آن را ترمیم نمود.

 جالب آنکه در مقاله‌ای که اخیرا در The sloan Review از دانشگاه MIT مطالعه نمودم به همین مورداشاره شده است و این دو را به‌اختصار مقایسه نموده است:

"برند یک مفهوم مشتری محوری است. شهرت یک مفهوم شرکت محور است. برند در مورد ارتباط و تمایز است و شهرت در مورد حقانیت و درستی". 


شهرت، موتور محرک برند و کسب‌وکار شما است. اعتبار و ثبات شهرت سبب جذب مردم، سرمایه‌گذاران و رهبران خواهد بود. حمایت سهامداران در تخصیص منابع در دسترس خود به سازمان در اثر وجود برند خواهد بود.

همپوشانی عناصر شهرت و برند، این ترتیب نسبتا ساده را پیچیده می‌نمایند :

برندها موجب افزایش میزان قضاوت مردم در خصوص افراد درون سازمان ( در مورد شیوه کسب‌وکار یا شبکه توزیع و پخش مورداستفاده، روش جذب رهبران و کسانی آنان را به یکدیگر مرتبط می‌سازند ) شده است. آگاهی ( دیگر نقطه اشتراک بین برند و شهرت ) از برند و فعالیت‌های سازمانی در شبکه‌های اجتماعی نیز خود باعث ایجاد تلفیق بیشتر شهرت و برند خواهد شد.

۰ ۰

آیا لباس شما بر روی برندشخصی و پیشرفت کاریتان اثر می‌گذارد؟


سالها پیش در یک کارخانه کار می نمودم. زمانی که کالج بودم در یک کارخانه دیگر کار می نمودم ، هویت خودم را بیشتر نزدیک به کارگران می دانستم تا آنهایی که " کت و شلواری" بودند.
لباس مدیریت شخصیت پیشرفت کاری

روزی مدیر واحد ما در مورد کارهایی که انجام داده بودم ، سوال نمود. در مورد تحصیلاتم سوال نمود. در مورد اهداف کاری من سوال نمود.

گفتم " دوست دارم سرپرست شوم" و یک روز " یک کاری مثل شما داشته باشم".
خندید و گفت " آفرین. من از کسانی که آروز و رویا دارند خوشم می آید". سپس کمی سکوت نمود.
بعد گفت "ولی خوب اگر این چیزی است که واقعا می خواهی" و تو چشم های من نگاه نمود و گفت " اولش باید سر و وضعت به کاری که دوست داری بخوره".

من متوجه شدم که چه چیزی می خواست بگوید ولی تصمیم گرفتم سکوت اختیار کنم. از او پرسیدم " منظور شما چیست؟"

گفت " پیرامون خودت را نگاه کن". "سرپرست ها چگونه لباس پوشیده اند؟" رفتار آنها چگونه است؟ هیچ کسی فکر نمنماید که تو سرپرست مواد هستی تا اینکه واقعا ببینند که مانند یک سرپرست رفتار می کنی—ولی الآن به هیچ وجه ظاهرت مثل یک سرپرست نیست".

اوحق داشت. من یک شلوار جین نامناسب و پر از سوراخ پوشیده بودم. ( ولی چرا باید این حرف را بزند؟ من که تمام مدت دستم تو روغن بود). یک تی شرت نیمه پاره پوشیده بودم ( خب چرا نه؟ وسط تابستان گرم بود و می خواستم راحت باشم). موهام هم حسابی بلند بود.


از او پرسیدم " مگرنباید کار نمودن من مهم باشد؟ این چه ارتباطی به لباس پوشیدن من دارد؟"

گفت " اگردر دنیایی زندگی می نمودیم که همه چیز سر جایش بود ، توحق داشتی". "ولی ما در یک دنیای کامل زندگی نمی کنیم. حرف من را گوش کن: اگر می خواهی در کارت پیشرفت کنی...توجه داشته باش که سر و وضعت مثل آدم هایی باشه که در اون کار هستند".

در مورد این گفتگو سالها فکر نمودم.

من خیلی از افراد را استخدام نمودم و به آنها ارتقاء شغلی دادم ، آدم هایی که همگی سر و وضع خود را مطابق عرف آراسته بودند ولی  هیچ کدام آنها تحفه ای نبودند. همینطور آدم هایی را استخدام نمودم و ارتقاء دادم که اصلا توجهی به سرو وضع خود نداشتند و این دسته همگی در کارشون ستاره بودند.
من اعتقاد دارم که ظاهر شما و تا حد بسیار بالایی رفتار شما ، هیچ ربطی به مهارت های شما ، استعداد های شما و مناسب بودن شما برای کار ندارد.

ولی رئیس آن زمان من حق داشت: دنیای ما دنیای کاملی نیست. هنوز هم آدم ها در مورد ما فکر هایی می کنند ، بر پایه لباس ما و طرز رفتار ما ... و خیلی چیزهای دیگر ، مثل: وزن ، قد ، جنسیت ، قومیت و هزار تا چیزهای دیگر که ارتباطی به کارآیی و توان ما ندارند.

آیا بنابراین بهتره که همرنگ جماعت باشیم؟

متاسفانه ، بله. کسانی که افراد دیگر را استخدام مینمایند و ارتقاء می دهند، آن ها هم افراد عادی هستند و معمولا درگیر افکار سنتی و همه پسند. کسانی که شما را استخدام مینمایند و ارتقاء می دهند، دوست دارند شما هم مثل آنان باشید.

و فراموش نکنید زمانی که کسی را استخدام مینمایید یا ارتقاء می دهید که شبیه دیگران است، نشان می دهید که ریسک پذیر نیستید. من می دانم آن زمان دانشجویی با آن موها و طرز لباس پوشیدنم، مانند یک وحشی به نظر می آمدم.

ولی باز باید از خودمان بپرسیم: بهتر نیست که خودمان باشیم؟ و اطمینان داشته باشیم که دیگران ارزش های ما درک می کنند...تجارب ما، استعداد های ما...منحصر به فرد بودن ما؟

با تاسف باید بگویم که این رفتار پیشرفت حرفه‌ای شما را به خطر می اندازد. اگر هدف پیشرفت دارید و بخواهید منحصر به فرد بمانید، پیشرفت شما بسیار دشوارتر خواهد شد. ولی اگر منحصر به فرد بودن شما، به هر دیدی از همه چیز برای شما مهمتر است، همین راه را پیش بگیرید.

من نمی توانم یک قضاوت صددرصد داشته باشم ولی تغییر نحوه لباس پوشیدن و کمی تعدیل در رفتارم، به نظرم خیلی روی پیشرفت من تاثیر گذاشت. مدت های طولانی لباس پوشیدن و رفتار خودم را با ملزمات محیط کاری خود تطابق نمی دادم و به نظر خیلی ها کاندیدای مناسبی نمی آمدم.

این نظرمن بود. شمادر مورد نحوه لباس پوشیدن چه فکر می کنید؟

نویسنده : جف هیدن  / مترجم : دکتر سیامک احمدیان

۰ ۰
تیم مشاوران مدیریت ایران - تحت لیسانس CMCG کالیفرنیای آمریکادر منطقه خاورمیانه.
وب سایت اصلی : http://iranmct.com
شماره تماس دفتر تهران : 09126465584

http://twitter.com/iranmct

ارائه خدمات مشاوره مدیریت آموزش مدیریت - نظارت بر اجراء.مشاوره بازاریابی.مشاوره فروش،مشاوره برندینگ.مشاوره منابع انسانی.مشاوره مدیریت خلاقیت و نوآوری.مشاوره ریسک.مشاوره تبلیغات.مشاوره مدیریت ارتباط با مشتری.مشاوره خدمت به مشتری.مشاوره برندسازی و ارزشگذاری برند.برندینگ فردی برندینگ شخصی ....
آرشیو مطالب