مشاوره بازاریابی | مشاوره برندینگ ( برندسازی )

مشاوره برندینگ ، مشاوره برندسازی | طراحی نظارت بر کمپین تبلیغات و برندینگ ( مشاوره بازاریابی فروش تبلیغات )

انواع لوگو

نوشته شده توسط دکتر سیدرضاآقاسیدحسینی on 

تیم مشاوران مدیریت ایران: 

تعریف اولیه و یا بازتعریف لوگو بخشی از فرایند برندینگ و وظیفه اصلی مدیریت برند است. لوگوهای فوق‌العاده بلافاصله قابل‌تشخیص بوده و اثری مانا در ذهن ایجاد می‌نماید.
سیبل در لوگوی تارگت، تیک در لوگوی نایک و سیبی که در لوگوی اپل است، موجب جلب توجه می‌گردد.

در تمام این لوگوها، یک علامت نمادین منحصربه‌فرد، باقابلیت به یادسپاری و ماندگاری بالا وجود دارد.

این لوگوها، هر آنچه باید از یک لوگو در بلندمدت انتظار داشت را برآورده می‌سازند:

  •  شناختن برند.
  •  متمایزسازی برند.
  •  ایجاد علاقه در مشتری و فروش.

لوگوهای فوق‌العاده را همگان می‌شناسند، اما همه نمی‌دانند که این لوگوهای فوق‌العاده به‌راحتی خلق نمی‌شوند.

الینا ویلر، یکی از متخصصین برندینگ و نویسنده کتاب Designing Brand Identity می‌گوید: ما نسبت به گذشته، زمان و مکان کافی برای بیان داستان‌های برند خود را نداریم. برای همین یک لوگو یا نماد باید بتواند ارتباط فوری با مخاطب خود برقرار سازد. لوگو باید به‌عنوان بخشی از برند، نقش خویش را در ایجاد ارتباط مناسب با مخاطب به‌خوبی ایفا نماید.


10 سؤال اساسی که می‌بایست در زمان طراحی اولین لوگوی شرکت پرسیده شود :

 

1- چه نوع لوگویی باید داشته باشم ؟

می‌توان لوگوها را به شش دسته تقسیم نمود ( انواع لوگو ):

 

  • نشان کلمه / علامت‌گذاری کلمه‌ای / علامت کلمه Wordmark

شان کلمه / علامت‌گذاری کلمه‌ای / علامت کلمه Wordmark

شامل یک کلمه، ترکیبی از کلمات یا حروف مخففی است که تبدیل به یک لوگو شده است.
شرکتی‌هایی نظیر eBay, IBM, CNN, Google و همین سایتی که مطلب را از آن مطالعه می‌نماییدIranMCT از این روش استفاده می‌نمایند.

 

  •  حرف تغییر فرم یافته Letterform

 حرف تغییر فرم یافته Letterform

این نوع لوگو هنگامی خلق می‌گردد که یک حرف به‌صورت خاصی تغییر شکل یابد. مانند لوگوی Honda, Unilever, McDonald’s

 

  • لوگوی تصویری Pictorial

لوگوی تصویری Pictorial

لوگویی که معرف یک نماد قابل‌تشخیص از دنیای واقعی. مانند لوگوی Starbucks, Twitter, Sell

- نکته : اگر این لوگو با یک نوشته همراه گردد Combination Logo است. مانند برند Nestle , WWF

 

  • لوگوی انتزاعی Abstract

لوگوی انتزاعی Abstract

لوگویی است که به‌خودی‌خود نماد و نشان یک واقعیت بیرونی و قابل‌تشخیص نیست. یکی موفق‌ترین آن‌ها، لوگوی Nike است.

 

  • لوگویی به‌صورت سنجاق‌سینه Emblem / Badge

لوگویی به‌صورت سنجاق‌سینه Emblem / Badge

این نوع لوگو شبیه نشان روی سینه / سنجاق‌سینه هستند. غالباً ترکیبی از نوشته و یک شکل چندوجهی می‌باشند. مانند لوگوی harley Davidson, UPS

 

  • لوگویی با یک شخصیت Character

لوگویی با یک شخصیت Character

این نوع لوگو با تصویر یک شخصیت خیالی (انسان یا حیوان، ... ) در لوگو ایجاد می‌گردد. مانند لوگوی Michelin , Panda Express

- توجه نمایید اگر تصویر شخصیت به کار گرفته‌شده در دنیای واقعی وجود عینی داشته باشد، لوگو به Pictorial تبدیل می‌گردد. مانند لوگوی KFC , Steve Dahl radio show

 

۰ ۰

5 راه برای خوشحالی و احترام به مشتری تجربه پرواز با خطوط هواپیمایی نیوزیلند

تیم مشاوران مدیریت ایران:

اخیرا چند دفعه تجربه پرواز با خطوط هواپیمایی نیوزیلند را داشته و در این پرواز با نوآوری‌های قابل‌توجه در حوزه خدمت به مشتری برخورد نمودم. نوآوری‌هایی که موجب تجربه بسیار لذت‌بخش از پرواز شد و انگیزه‌ای برای اشتراک گذاردن این تجربیات با شماست.

خوشحالی و احترام به مشتری

هنگامی‌که مسئولین خط هوایی در یک‌زمان واحد، از تمام افراد درخواست توجه به یک مسئله خواست دارند، 95% مشتریان حتما در حال انجام یک کار دیگر به‌جز توجه به خواسته این مسئولین خواهند داشت !!

علائم و نشان‌های اخطاردهنده دیگر موردتوجه مسافرین قرار نمی‌گیرد. در هنگام توضیح مهمانداران (خدمه پرواز) در خصوص نحوه عملکرد در زمان بروز خطر احتمالی، اغلب مسافرین به چیزی یا جایی جز حرکات دست وی توجه نموده‌اند.

اما خطوط هواپیمایی نیوزیلند کاملا متفاوت است. تک‌تک مسافران در حال مشاهده صفحه‌نمایش مقابل خود بودند. در چندین پروازی که با این خط هوایی داشتم، به‌وضوح دیده می‌شد. از مواردی که برای ایجاد تجربه زیبا برای مشتری به وجود آمده بود، یادداشتی برداشتم و تعدادی عکس و فیلم محیا نمودم تا در اولین فرصت داستان این شرکت را برایتان بازگو نمایم:

1- توجه مشتریان را جلب نمایید

 خطوط هوایی نیوزیلند از قهرمانان موج‌سواری خواسته بود درحالی‌که در یک ساحل زیبا در حال موج‌سواری هستند به‌جای خدمه پرواز، نحوه عکس‌العمل در مواجه با خطرات احتمالی هوایی را برای مسافران تشریح نمایند. » ویدیو مرتبط
پس جای تعجبی نیست که همه مسافران با تعجب و خوشحالی به صفحه‌نمایش چشم دوخته و به دستورالعمل‌های ایمنی توجه می‌نمودند.

 هر شرکتی برای ارتباط با مشتری و کارکنان خویش باید با استفاده از یک خلاقیت و نوآوری مشخص توجه مشتریان را جلب نماید. شما چه ایده نوآورانه‌ای و غیرتکراری برای شگفت‌زده و خوشحال نمودن مشتریان خود دارید؟

2- ایجاد هیجان و شگفتی برای مشتری

چرا کسی به فکر تزئین و زیباسازی داخل محیط سرویس بهداشتی هواپیما نبوده است ؟ 

در این سرویس بهداشتی شما با لوستر، قفسه کتاب، نورپردازی ویژه و موزیک مواجه می‌شوید. خود را جای مسافر بگذارید، چندین هزار مایل پرواز روی اقیانوس و خشکی، حتما باید هر چیزی یک جنبه جدید داشته باشد تا ذهن مسافر را برای دقایقی از پرواز جدا شود.

خوشحالی احترام مشتری

3- از راحتی جایگاه مشتریان خود مطمئن گردید

صندلی پروازها غالبا نامناسب هستند، مخصوصا اگر پرواز بلندمدت باشد این وضعیت تشدید می‌گردد. این خطوط به‌منظور آرامش مسافرین(حتی برای مسافران اکونومی) یک کیسه کوچک نفش رنگی برای جلوگیری از خم ماندن دائم پاها در زیر پای مسافران قرار داده است. با هزینه‌ای بسیار اندک، آرامش بیشتری به ارمغان آورده است. شما برای آرامش مشتریانتان چه کرده‌اید ؟ » ویدیو مرتبط

4- تجربه جدید در برخورد با طراحی جدید

در مورد نارضایتی مسافران در مورد طراحی و چینش جدید صندلی‌های شش‌گوشه بسیار شنیده می‌شود.
هدف استفاده از هر سانتی مترمربع فضای موجود در هواپیماست. اما خطوط هوایی نیوزیلند به‌منظور احترام به حریم شخصی و راحتی بیشتر مسافرین، حتی در پرواز اکونومنی خود، صندلی‌ها در جهتی مخالف و با زاویه 60درجه در کنار یکدیگر قرار داده تا فضای بیشتری به مشتریان اختصاص داده‌شده است. آیا شما به دنبال ایجاد یک تجربه و حس بهتر از طریق تغییر طراحی محصولات و خدمات خود بوده‌اید ؟

ادامه مطلب

تیم مشاوران مدیریت ایران : مطالب این سایت شامل حمایت از حق مؤلف و مترجم است و هرگونه کپی برداری بدون ذکر منبع پیگرد قانونی دارد.

۰ ۰

100 برند ارزشمند جهان در سال 2015 از سوی شرکت اینتربرند آمریکا اعلام شد

 تیم مشاوران مدیریت ایران:

شرکت مشاوره مدیریت اینتربرند آمریکا  Interbrand "متخصص در حوزه مدیریت برند و ارزش گذاری برند" لیست 100 برند ارزشمند دنیا در طی سال 2015 را برای 16امین سالی متوالی اعلام نمود. تیم مشاوران مدیریت طبق سنوات (ارزشمندترین برندهای2013 / ارزشمندترین برندهای2014 ) این اطلاعات برای شما محیا نموده ایم.

brandvalue interbrand  گرانترین برند های جهان در سال ۲۰۱۵

برندهای اپل و گوگل در بالاترین جایگاه در رده بندی برترین برندهای سال 2015 قرار گرفتند.

برند اپل معادل 170.276 میلیارد دلار ارزش‌گذاری شده که نسبت به سال 2014 به میزان 43 ارزش آن افزایش داشته است. گوگل نیز با افزایش 12 درصد ارزش برند خود روبرو شده است.

برند اپل در سال 2014 ارزشی معادل 118.863 میلیارد دلار و در سال 2013 ارزشی معادل 98.316 میلیارد دلار بوده است.

 پنج برند جدید Lego, PayPal, MINI, Moët, Chandonand, Lenovo نیز امسال به این لیست تازه‌وارد شده‌اند.

برند Lenovo بعد از Huawei (در سال 2014 وارد این شده است ) دومین برند از کشور چین است که توانسته به لیست رده‌بندی پرارزش‌ترین برندهای جهان در طی سال 2015 وارد شود.

درمجموع 28 جایگاه این لیست به برندهای خودرویی و تکنولوژی به خود اختصاص داده‌اند.

ارزش برندهای مرتبط با تکنولوژی درمجموع 33.6 درصد کل ارزش برندهای این لیست را تشکیل داده‌اند.

بیشترین رشد ارزش برند مربوط به فیس.بوک با 54درصد بوده است و چهار برند دیگر نیز به‌قرار زیر است :

Facebook (#23, +54%)
Apple (#1, +43%)
Amazon (#10, +29%)
Hermès (#41, +22%)
Nissan (#49, +19%)

ادامه مطلب 

۰ ۰

تفاوت بین برند و شهرت

نوشته شده توسط دکتر سید رضا آقا سیدحسینی on .

تیم مشاوران مدیریت ایران :

برند Brand و شهرت Reputation بسیار محکم به یکدیگر متصل‌اند اما مترادف نیستند. این مطلب را ارائه مینمایم زیرا که در بسیاری از شرکت‌ها در هنگام شروع پروژه مدیریت برند یابرندینگ، با این مسئله روبرو شده‌ام و از مدیران می‌شنوم که پروژه برند را به پروژه شهرت نام تجاری برای فهم بهتر نیروی‌های انسانی سازمان خود، ترجمه می‌نمایند. حتی مدیری درخواست نمود که ما نیز از واژه شهرت سازی به‌جای برندسازی استفاده نماییم !!

برند شهرت

این مورد بسیار عادی است که عموم مردم، برند داشتن را با شهرت داشتن مترادف می‌دانند.

با توجه به اینکه برند و شهرت هردو از نوع دارایی‌های نامشهود (ناملموس/ غیر عینی) شرکت هستند، این ناملموس بودن سبب می‌شود که تفسیر یکسانی از این دو واژه در ذهن مدیران ایجاد گردد. همچنین موجب شده است تا گرایش و هدف‌گذاری مدیران به برندسازی و ایجاد شهرت از یک مسیر واحد برنامه‌ریزی گردد.

شهرت و برند، هردو از مسیر برقراری ارتباط با مخاطب شکل‌گرفته و به دنبال بهبود شناخت و درک مخاطب از کالا یا خدمت هستند.

ازنظر من عملکرد برند دارای ماهیت چندگانه و اثری افزاینده دارد. هدف از برند و عملیات برندسازی، ایجاد اشتیاق و تمایز است. تحریک خریداران به پرداخت وجه بیشتر برای محصولات و خدمات سازمان به‌جای اینکه آن پول را جای دیگر صرف نمایند. شهرت حاصل جمع کل سوابق کاری سازمان است.

به زبان ریاضی می‌توانم عملکرد برند را به عمل ضرب و شهرت را با عمل جمع تشبیه نماییم.

پس شهرت عبارت است حاصل جمع فعالیت‌ها و اظهارنظرهای گذشته تا امروز سازمان است. در این حالت برند ساخته می‌شود که این شهرت به را کسب درامد و پول نزدیک نماید. پس یکی از وظیفه مدیریت برند، حفاظت از شهرت سازمان به‌منظور حفظ اعتماد و اعتبار است.

برند نقشی پویا و کنش گرا، اما شهرت نقشی تدافعی دارد. ولی هر دو برای سازمان ضروری است.هر یک می‌تواند دچار مشکل شده و آسیب ببینند و آسیب یکی بر دیگری تأثیر خواهد گذاشت.

آقای Warren Buffett (مولتی میلیاردر آمریکایی – موفق‌تر سرمایه‌گذاری قرن بیستم ) اظهار نموده است :

شهرت شبیه به عضوی از بدن است که می‌توان آن را حفظ نمود، اما نمی‌توان آن را ترمیم نمود.

 جالب آنکه در مقاله‌ای که اخیرا در The sloan Review از دانشگاه MIT مطالعه نمودم به همین مورداشاره شده است و این دو را به‌اختصار مقایسه نموده است:

"برند یک مفهوم مشتری محوری است. شهرت یک مفهوم شرکت محور است. برند در مورد ارتباط و تمایز است و شهرت در مورد حقانیت و درستی". 


شهرت، موتور محرک برند و کسب‌وکار شما است. اعتبار و ثبات شهرت سبب جذب مردم، سرمایه‌گذاران و رهبران خواهد بود. حمایت سهامداران در تخصیص منابع در دسترس خود به سازمان در اثر وجود برند خواهد بود.

همپوشانی عناصر شهرت و برند، این ترتیب نسبتا ساده را پیچیده می‌نمایند :

برندها موجب افزایش میزان قضاوت مردم در خصوص افراد درون سازمان ( در مورد شیوه کسب‌وکار یا شبکه توزیع و پخش مورداستفاده، روش جذب رهبران و کسانی آنان را به یکدیگر مرتبط می‌سازند ) شده است. آگاهی ( دیگر نقطه اشتراک بین برند و شهرت ) از برند و فعالیت‌های سازمانی در شبکه‌های اجتماعی نیز خود باعث ایجاد تلفیق بیشتر شهرت و برند خواهد شد.

۰ ۰

آیا لباس شما بر روی برندشخصی و پیشرفت کاریتان اثر می‌گذارد؟


سالها پیش در یک کارخانه کار می نمودم. زمانی که کالج بودم در یک کارخانه دیگر کار می نمودم ، هویت خودم را بیشتر نزدیک به کارگران می دانستم تا آنهایی که " کت و شلواری" بودند.
لباس مدیریت شخصیت پیشرفت کاری

روزی مدیر واحد ما در مورد کارهایی که انجام داده بودم ، سوال نمود. در مورد تحصیلاتم سوال نمود. در مورد اهداف کاری من سوال نمود.

گفتم " دوست دارم سرپرست شوم" و یک روز " یک کاری مثل شما داشته باشم".
خندید و گفت " آفرین. من از کسانی که آروز و رویا دارند خوشم می آید". سپس کمی سکوت نمود.
بعد گفت "ولی خوب اگر این چیزی است که واقعا می خواهی" و تو چشم های من نگاه نمود و گفت " اولش باید سر و وضعت به کاری که دوست داری بخوره".

من متوجه شدم که چه چیزی می خواست بگوید ولی تصمیم گرفتم سکوت اختیار کنم. از او پرسیدم " منظور شما چیست؟"

گفت " پیرامون خودت را نگاه کن". "سرپرست ها چگونه لباس پوشیده اند؟" رفتار آنها چگونه است؟ هیچ کسی فکر نمنماید که تو سرپرست مواد هستی تا اینکه واقعا ببینند که مانند یک سرپرست رفتار می کنی—ولی الآن به هیچ وجه ظاهرت مثل یک سرپرست نیست".

اوحق داشت. من یک شلوار جین نامناسب و پر از سوراخ پوشیده بودم. ( ولی چرا باید این حرف را بزند؟ من که تمام مدت دستم تو روغن بود). یک تی شرت نیمه پاره پوشیده بودم ( خب چرا نه؟ وسط تابستان گرم بود و می خواستم راحت باشم). موهام هم حسابی بلند بود.


از او پرسیدم " مگرنباید کار نمودن من مهم باشد؟ این چه ارتباطی به لباس پوشیدن من دارد؟"

گفت " اگردر دنیایی زندگی می نمودیم که همه چیز سر جایش بود ، توحق داشتی". "ولی ما در یک دنیای کامل زندگی نمی کنیم. حرف من را گوش کن: اگر می خواهی در کارت پیشرفت کنی...توجه داشته باش که سر و وضعت مثل آدم هایی باشه که در اون کار هستند".

در مورد این گفتگو سالها فکر نمودم.

من خیلی از افراد را استخدام نمودم و به آنها ارتقاء شغلی دادم ، آدم هایی که همگی سر و وضع خود را مطابق عرف آراسته بودند ولی  هیچ کدام آنها تحفه ای نبودند. همینطور آدم هایی را استخدام نمودم و ارتقاء دادم که اصلا توجهی به سرو وضع خود نداشتند و این دسته همگی در کارشون ستاره بودند.
من اعتقاد دارم که ظاهر شما و تا حد بسیار بالایی رفتار شما ، هیچ ربطی به مهارت های شما ، استعداد های شما و مناسب بودن شما برای کار ندارد.

ولی رئیس آن زمان من حق داشت: دنیای ما دنیای کاملی نیست. هنوز هم آدم ها در مورد ما فکر هایی می کنند ، بر پایه لباس ما و طرز رفتار ما ... و خیلی چیزهای دیگر ، مثل: وزن ، قد ، جنسیت ، قومیت و هزار تا چیزهای دیگر که ارتباطی به کارآیی و توان ما ندارند.

آیا بنابراین بهتره که همرنگ جماعت باشیم؟

متاسفانه ، بله. کسانی که افراد دیگر را استخدام مینمایند و ارتقاء می دهند، آن ها هم افراد عادی هستند و معمولا درگیر افکار سنتی و همه پسند. کسانی که شما را استخدام مینمایند و ارتقاء می دهند، دوست دارند شما هم مثل آنان باشید.

و فراموش نکنید زمانی که کسی را استخدام مینمایید یا ارتقاء می دهید که شبیه دیگران است، نشان می دهید که ریسک پذیر نیستید. من می دانم آن زمان دانشجویی با آن موها و طرز لباس پوشیدنم، مانند یک وحشی به نظر می آمدم.

ولی باز باید از خودمان بپرسیم: بهتر نیست که خودمان باشیم؟ و اطمینان داشته باشیم که دیگران ارزش های ما درک می کنند...تجارب ما، استعداد های ما...منحصر به فرد بودن ما؟

با تاسف باید بگویم که این رفتار پیشرفت حرفه‌ای شما را به خطر می اندازد. اگر هدف پیشرفت دارید و بخواهید منحصر به فرد بمانید، پیشرفت شما بسیار دشوارتر خواهد شد. ولی اگر منحصر به فرد بودن شما، به هر دیدی از همه چیز برای شما مهمتر است، همین راه را پیش بگیرید.

من نمی توانم یک قضاوت صددرصد داشته باشم ولی تغییر نحوه لباس پوشیدن و کمی تعدیل در رفتارم، به نظرم خیلی روی پیشرفت من تاثیر گذاشت. مدت های طولانی لباس پوشیدن و رفتار خودم را با ملزمات محیط کاری خود تطابق نمی دادم و به نظر خیلی ها کاندیدای مناسبی نمی آمدم.

این نظرمن بود. شمادر مورد نحوه لباس پوشیدن چه فکر می کنید؟

نویسنده : جف هیدن  / مترجم : دکتر سیامک احمدیان

۰ ۰

پنج کاری که میلیاردرها انجام می‌دهند

تیم مشاوران مدیریت ایران :

در تمام مدتی که در حال آموزش هستم، یک‌چیز برایم خیلی مهم بوده : چگونه دانشجویان و کارآموزانم را به یک میلیارد موفق تبدیل نمایم. در چند مورد بسیار موفق بوده‌ام و حالا قصد آن دارم تا هر چیزی که آموخته‌ام و در این افراد دیده‌ام با شما در میان گذاریم.

اما باید خاطرنشان نمایم که پیش از شروع به آموزش به دانشجویانم، ابتدا به سراغ مطالعه زندَگی تعداد زیادی از میلیاردهای دنیای کسب‌وکار رفتم. اما نه‌فقط برای اینکه در مورد میزان ثروت آنان آمار و اطلاعات جمع‌آوری نمایم، بلکه در خصوص روش مدیریت ثروت و تولید ثروت از سرمایه در دسترس خود، اطلاعاتی مناسبی کسب نمایم.

روش زندگی کار میلیاردر

و حالا قصد به اشتراک گذاشتن این اطلاعات را با شما دارم. امیدوارم که برای شما مفید باشد و بدانید که برای به‌کارگیری از این نکات، مهم نیست که در چه سطحی از درآمد یا موقعیت مالی هستید.

1- میلیاردها سخت کار می‌کنند.

خیلی از مردم فکر می‌کنند که تنها راه برای موفقیت، برنده شدن بلیت بخت‌آزمایی (لاتاری) آنان است، ولی خبر بد آنکه نتایج تحقیقات نشان داده است که 90 درصد برندگان لاتاری در حد 5 سال بعد از برنده شدن خود به جایگاه مالی پیشین خود برگشته و همه پول خود را خرج نموده‌اند.

میلیاردرها آموخته‌اند که راه میانبری برای رسیدن به موفقیت وجود ندارد. بنابراین، با سخت کار به اهداف خود دست میابند.

من نیز، کسب جایگاه کنونی خود (هرچه که هست) را ناشی از تلاش و کوشش خویش میدانم.

زمانی که در دوران دبیرستان برنامه‌نویسی وب‌سایت را شروع نمودم، نه مربی و نه سرمایه و نه حتی یک کتاب وجود داشت، اما تلاش و پشت‌کار زیادی داشتم. به‌جای بیرون رفتن با دوستان و یا بازی با ویدیو گیم ها، ساعت‌ها جلوی کامپیوتر در حال آزمون‌وخطا کردن برای کد نویسی بودم و سرانجام اولین سفارش طراحی یک وب‌سایت را بعد از 3 سال گرفتم. شاید خیلی دیر بود اما سرانجام اتفاق افتاد.

اما بعد از تجربه شغل‌های مختلف نهایتا به جایگاهی رسیدم که روزگاری آرزوی آن را در سر داشتم و همه آن ناشی از عدم ترس از کار سخت میدانم.

2- میلیاردها بر کار خود تمرکز دارند.

فقط تلاش زیاد، سبب موفقیت نمی‌شود. باید تمام تلاش خود برای دستیابی به یک هدف صحیح و مشخص متمرکز نمایید. 

یادتان هست که با ذره‌بین برگ‌های خشک را می‌سوزاندیم ؟ زمانی برگ شروع به سیاه شدن و دود کردن می‌نمود که قطر لکه نور بسیار کوچک می‌شود . به این معنا که تمرکز نور در یک نقطه به حداکثر خود می‌رسید.
آیا تاکنون با فردی که در یک کسب‌وکار میلیاردر شده و ناگهان آن را رها کرده باشد و به سراغ کار دیگری برود، برخورد داشته‌اید ؟

همه ما می‌خواهیم که میلیارد شویم، اما افرادی که یک مسیر را نمی‌توانند انتخاب و بر کار خود تمرکز ندارند، هرگز میلیارد نمی‌شوند.

3- میلیاردها به ریسک‌ها توجه می‌نمایند.

 

سرمایه‌گذاری در بازارهای بورس بین‌المللی یکی از بهترین فرصت‌های برای تولید سرمایه است. موانع ورود بازار بسیار کم و اگر قوانین را به‌درستی بیاموزید، ریسک آن تقریبا پایین است.
هر رویکردی که برای کسب درآمد دارید، به ریسک‌ها احتمالی آن نیز بی اندیشید. این به معنای ریسک ناپذیری نیست بلکه به معنای تخمین ریسک‌های احتمالی است. برای این منظور باید دانست که چه میزان ریسک به ازای چه میزان درآمد به وجود می‌آید.
اگر میزان ریسک بیش از میزان درامد باشد، حتما از آن حذر نمایید. اما اگر برعکس باشد، شاید فرصت مناسبی پیش‌آمده است.

۰ ۰

هفت نکته کلیدی در برندسازی ملی Nation Branding

نوشته شده توسط دکتر سیدرضاآقاسیدحسینی on 

تیم مشاوران مدیریت ایران :

در بحث مدیریت برند و فرایند برندسازی، پیش‌تر در خصوص برندینگ مکانی Place Branding مطلبی ارائه نموده‌ایم و آن را به سه دسته زیر تقسیم نمودیم :

  1.   برندینگ ملی/ کشور Nation Branding
  2.  برندینگ شهری City Branding
  3.  برندینگ منطقه‌ای Region Branding

 اکنون به توصیف برندینگ ملی (برندینگ کشوری Country Branding ) خواهیم پرداخت.

nationbranding برندسازی ملی

 

صرف‌نظر از اینکه یک کشور، چه میزان به ترویج و ارتقاء تصویر ملی خود در اذهان جامعه جهانی می‌اندیشد، پتانسیل و نقش برندسازی در ارتباطات ملی بسیار حائز اهمیت است. اغلب تصمیم‌گیرندگان این حوزه بر آن تاکید می‌نمایند اما نمی‌دانند که چگونه و از کجا باید شروع و آن را ارزیابی نمود.

در ادامه به بیان 7 نکته کلیدی در جهت شناخت عناصر اصلی برندسازی ملی خواهیم پرداخت. لطفا این نکات را در برنامه‌های روی میزتان بگنجانید.

 

1- داستان‌سرایی ریشه اصلی برندسازی ملی

 

داستان‌سرایی گسترده و همه‌جانبه یکی از اصول این نوع برندسازی است. زیرا برندسازی ملی تکیه‌بر فعالیت‌های ارتباطی دارد. شکل‌دهی و مدیریت نحوه درک سایر ملل از یک ملت، از طریق بحث و سخنرانی‌های پرطمطراق در بسیار سخت‌تر از خلق و به اشتراک گذاشتن یک داستان در خصوص آن ملت برای ایجاد یک تصویر زیبا و مثبت است. البته این داستان باید از طریق چند داستان دیگر موردحمایت قرار گیرد.

این‌چنین داستان سازی و داستان‌سرایی به یک ساختار شفاف و منظم نیاز داشته و باید بر احساسات مخاطبانش اثر گذارد. این روش خیلی بهتر از شرکت در نمایشگاه‌های جهانی برای اثبات حقانیت ملی در عرصه جهانی است.

 

2- برند گذاری مشترک بر یک برند ملی

برندینگ ملی در مورد فروش یک کشور یا تجربه فرهنگی از آن نیست، بلکه نشان می‌دهد که چگونه یک ملت و ارتباط آنان با جهان پیرامونشان قادر است تا بر زندگی سایر ملل و افراد مخاطب تاثیر مثبت گذاشته و موجب غنی‌سازی زندگی آنان گردد. به مثال، ملت فرانسه را باروحیه هنری و عشق به هنر می‌شناسیم ، پس مسافرت به فرانسه برای عاشقان هنر می‌تواند یک الویت و از حضور در این کشور یک آرزو باشد.

برای ایجاد ارتباط بین برند ملی و مخاطبانش، حتما باید از تمرکز بر یک برند تک‌بعدی ملی خارج و بر تقویت و همکاری با انواع برندهای داخلی (برند گذاری مشترک) برای ایجاد یک برند ملی چندجانبه تلاش نمود. برای این منظور وجود یک استراتژی در جهت شناخت عمیق مخاطبان، اثرگذاری بر آنان و تصویرسازی برای آنان بسیار حائز اهمیت است.

 

3- استراتژی کلیشه سازی

ارائه یک کلیشه زیبا، مناسب و پایدار به مخاطب در جهت ایجاد یک انتظار خاص از یک برند ملی در بستر یک هویت معنایی، وظیفه برندسازی ملی است. این برند باید قادر باشد تا با بهره‌وری بسیار بالایی مخاطبان را مهار و به‌سوی داستان برند جلب نماید .اگر روش ایجاد کلیشه به‌صورت سطحی و یا غیر مرتبط باشد، شانس جلب نظر و ایجاد ارتباط با مخاطبان از دست خواهد رفت در این حالت بهتر از اول به دنبال برندسازی ملی روید. برندسازی به این روش زمانی عملکرد خود را بهتر نشان می‌دهد که دیگرانی به‌ناحق قصد سیاه نمایی یک کشور و ملت را داشته باشند، در این حالت تلاش‌های آنان در بلندمدت به‌جایی نخواهد رسید و ادراک عمومی مخاطبان تغییر نخواهد نمود. در بسیاری موارد و نه در تمام موارد، اغلب تلاش‌های برندینگ ملی برای تأکید، تصدیق و به یادآوری برند ملی است.

نمادهای ملی یک کشور، راهی میانبر برای به یادآوری سریع آن کشور و تصویرسازی مناسب از برند ملی است. تولید و مدیریت تداعیات برند، نقطه عطف این مسئله است.

 

4- اهمیت شگفت‌زده نمودن مخاطب

برای ارائه چیزی به‌صورت شاد و شگفت‌آور و مرتبط با موضوعات مدنظر، برنامه‌ریزی نمایید. این مورد در کشورهایی که شادی و آگاهی از برند مخاطبان برایشان بسیار مهم است، یک گزینه مطلوب است. درنهایت تلاش برای برندسازی ملی باید همراه با ایجاد تجربه‌آموزشی برای مردم داخل و خارج آن کشور باشد.

باید مخاطبان در خصوص سایر کشورها چیزی آموخته و چیزهایی را از هر کشور را مورد تحسین قرار دهند.
صرف‌نظر از پیام برند، باید درجایی، یک‌چیزی برای شگفت زدن نمودن مخاطب برند ملی وجود داشته و یا به وجود آید و آن به‌صورت تجربی و یا محتوایی به وی منتقل نمایید. بدون ایجاد یک جرقه در ذهن مخاطب، ارتباط ایجادشده به علاقه تبدیل نمی‌گردد.

 

۰

6 عامل اساسی در موفقیت یک رویداد بازاریابی با نرخ بازگشت سرمایه ROI بسیار بالا

نوشته شده توسط دکتر سیدرضاآقاسیدحسینی on 

تیم مشاوران مدیریت ایران :

اگر در زمان تدوین برنامه بازاریابیاستراتژیک خویش، روش‌های هیجان انگیزتری برای جذب مخاطب پیش‌بینی نموده باشید، اکنون در حال برنامه‌ریزی برای برگزاری یک رویداد بازاریابی Event Marketing (بازاریابی رویداد محور یا بازاریابی تجربی) هستید، در مراحل برنامه‌ریزی به این شش موضوع دقت نمایید.

event marketing رویداد بازاریابی

 

از نخستین مرحله‌ی برنامه‌ریزی تا اتمام رویداد، فهرست زیر به‌عنوان یک راهنمای سریع و مفید بکار گرفته و مطمئن شوید شما و همکارانتان آماده هستید و می‌توانید یک رویداد بازاریابی با ROI خیلی عالی را اجرایی نمایید. توجه نمایید که یک رویداد بازاریابی می‌تواند بخشی از یک کمپین تبلیغاتی باشد.

1. استفاده از راهکارها و عوامل اجرایی یکسان.

حالا که تصمیم گرفته‌اید وارد فرایند رویداد بازاریابی شوید، دچار یک اشتباه رایج و متکبرانه نشوید : همه‌ی افراد درگیر در اجرای این رویداد با معیار یا تلاش یکسانی برای اهداف یکسانی کار می‌نمایند.

رویدادهای بزرگ و کوچک اغلب با درگیر نمودن چندین تیم اجرایی داخلی و خارجی، که هرکدام از این تیم‌ها با اهداف و دستور کار خاص خودشان عمل می‌نمایند. مطمئن شوید که همه این تیم‌ها درنهایت دارای مجموعه‌ای از معیارهای قابل‌اندازه‌گیری بوده و این معیارها را مهم خواهند شمارد که تضمینی برای حرکت این تیم‌ها به‌سوی یک هدف مشترک خواهد بود.

اگر مهم‌ترین هدف شما از برگزاری رویداد، جلب و جذب مشتریان با کیفیت و جمع‌آوری اطلاعات آنان است، اما تنها هدف تیم‌های حاضر در محل برگزاری رویداد فقط پر کردن هرچه بیشتر فرم‌های تماس تا جای ممکن است ، صرف‌نظر از کیفیت مخاطب است. پس هدف تیمی که وظیفه ایجاد ارتباط و اثرگذاری بر مخاطب عام حاضر در محل برگزاری رویداد را دارد (تیم تعامل) باید از هدف تیم اجرایی مستقل باشد.

همچنین داشتن یک فرد یا تیم کوچک به‌عنوان رهبر و هماهنگ‌کننده بین تیم‌های اجرایی، تیم تعامل برای اطمینان از مسئولیت‌پذیری سایر تیم‌ها در جهت رسیدن به موفقیت کامل برنامه، الزامی است.

 

2. مخاطبتان را جذب کنید: جمع‌آوری اطلاعات مصرف‌کنندگان.

برای جذب مخاطب در طی رویداد چه برنامه‌ریزی انجام داده‌اید ؟ آیا تست رایگان یک محصول را در اختیار عموم قرار داده‌اید؟ شاید یک پرده سبز قرار داده‌اید تا فرد با یک برند معتبر عکسی به یادگار داشته باشد؟

می‌توان همه‌ی زمان و پول دنیا را صرف تعریف استراتژی خود نمایید ولی اگر در زمان اجرای رویداد، قادر به هدایت مخاطب به مشارکت در اجرای اهدافتان رویدادتان (مثل پر کردن یک فرم تماس یا تکمیل یک مطالعه یا ...) نباشید، آن وقت شما هر زمان و پول خود را هدر داده‌اید.

یک برنامه‌ی هوشمندانه ممکن است که بتواند مشتری بالقوه را به مشتری بالفعل، ترویج‌دهنده برند و حتی مدافع برند نماید. 

۰ ۰

محتوای تولید شده توسط کاربر UGC ، راهکاری برای بازاریابی محتوا

تیم مشاوران مدیریت ایران :

در حوزه بازاریابی محتوا، واژه "محتوای تولید شده توسط کاربر" یا "UGC : User-Generated Content" در خصوص محتویات تولیدشده نظیر ویدیو، بلاگ، پرسش و پاسخ، تصاویر دیجیتال، فایل‌های صوتی و هرگونه مطلب دیگر که توسط مصرف‌کنندگان نهایی در مواجه با سیستم‌های آنلاین یا خدمات تولید می‌شود. گاها آن را (Consumer Generated Media : CGM) نیز می‌نامند.

چه بازاریابان دوست داشته باشند یا نداشته باشند، مصرف‌کنندگان به‌سرعت کنترل برندها را از کانال تولید محتوا به دست می‌گیرند، مثل آموزش نحوه استفاده از یک وسیله در یوتیوب و یا استفاده از تجربیات شخصی مشتریان یک برند در توییتر. باوجودآنکه بسیاری از بازاریابان از سرمایه‌گذاری بر برنامه تولید محتوا توسط کاربران، حذر می‌نمایند، اما آنان در حال از دست دادن فرصتی بسیار مناسب برای ایجاد ارتباط عمیق با مخاطبان هدف است.

 

در ادامه به 3 دغدغه اصلی بازاریابان در حوزه محتوای تولیدشده توسط کاربر اشاره می‌نماییم.

 

  • دستیابی به محتوای تولیدشده توسط کاربران بسیار دشوار است.

اگر به دنبال جلب افراد موثر دنیای آنلاین هستید یا گروهی که محصول شما را به دیگران معرفی نمایند، باید به این نکته توجه نمایید که باوجود یک اکوسیستم کامل بین سازمان و ذینفعان آن در محیط بازاریابی، راه برای تولید محتوا از طریق کاربران بسیار سهل‌تر خواهد بود.

کانال‌های بسیار زیادی برای به اشتراک گذاردن ویدیو وجود دارد، برای مثل Fullscreen و Maker Studios که پیشنهاد جذب افراد تاثیر گذار دنیای وب را برای همکاری با برندها ارائه می‌دهند. این شبکه‌ها بر پلتفرم یوتیوب ساخته‌شده‌اند ولی از یوتیوب یا گوگل مجزا هستند.این‌چنین آژانس‌های دیجیتال در واقع به‌صورت یک مشاور برند، قادر به معرفی افراد تاثیرگذار هستند.

شاید بتوان گفت که قوی‌ترین این شرکت‌های دیجیتال در خلق محتوای تولیدشده توسط کاربر آنانی هستند که بر اساس تبلیغات دهان‌به‌دهان WOM شما را در تولید شایعه تجاری ، دریافت نظرات و پیشنهاد‌های کاربران و حتی مدیریت ارائه محصولات نمونه رایگان Sampling راهنمایی و کمک می‌نمایند. آژانس‌هایی مانند Crowdtap و BzzAgent در بالای لیست برترین‌های این نوع آژانس‌ها هستند. کرادتپ با این جمله که "مردم به طرح‌های بازاریابی قدرت می‌بخشند" خود را معرفی می‌نمایند. برندهای قدرتمند علاقه به برقراری ارتباط مستقیم با مردم بر بستر فرایندهایبازاریابی خویش دارند، مانند ایجاد بستر لازم بر دریافت بازخورد مشتریان در مورد تجربه شخصی آنان از یک محصول یا ارائه داستان در مورد برندی که عاشقانه دوستش دارند.

۰ ۰

زبان بدن میز کار و دفتر کار

تیم مشاوران مدیریت ایران http://iranmct.com
میز کار و دفتر کارتان در مورد شما چه می‌گوید؟
زبان بدن میز کار و دفتر کار
زمانی که در مورد  موضوع پایان‌نامه دکترای خود در حال تصمیم‌گیری بودم، می‌دانستم که علاقه دارم که نشان دهم که شخصیت روانکاوان از روی نحوه دکوراسیون و چیدمان دفترشان تا چه حد برای مریضانشان  آشکار بوده است ،. اگرچه این روانکاوان هیچ‌گاه نمی‌خواستند رازهای خود را به بیماران خود بگویند ، آگاه بودم که نحوه چیدمان و دکوراسیون دفتر اثرگذار است، فقط می‌بایست آن را ثابت می‌نمودم.
برای شروع، به کمک ده داوطلب در یک روز تعطیل از اشیاء و اقلام خصوصی ده روانکاو صورت‌برداری نمودم. چیزهایی که مشاهده شد عبارت بود از عکس‌ها ، مدارک و هر چیز دیگری بود که به نحوی حاکی از شخصیت آن روانکاوان و جنسیت آن‌ها بود. هر داوطلب به‌تنهایی وارد دفتر یک روانکاو شد و یک فرم استاندارد صورت‌برداری از اقلام را تکمیل کرد.
اصلاً تعجب ننمودم که ببینم نحوه دکور بندی دفتر کار این روانکاوان چه اثری بر روی این داوطلبان گذاشته بود و چه ارتباط آماری قوی‌ای بین این فرم استانداردی از اقلام در دفاتر وجود داشت با نوع برداشتی که داوطلبان از این روانکاوان پیدا کردند. شایان‌ذکر است که سؤالات فرم را روانکاوان مطرح کرده بودند.
حال از خود این سوال را بپرسید :
شما از طریق چیزهایی که روی میز کار و عکس‌های روی دیوار وجود دارند؛ چه پیامی به دیگران منتقل می‌نمایید؟ مبلمان شما چه پیغامی می‌دهد ؟
اگر یک مدیر هستید، آیا محیط کاری‌تان بیانگر توانایی شما است؟ یا اینکه سطح شمارا پایین‌تر نشان می‌دهد و دکور دفتر شما به‌نوعی "باحال" ، به نحوی " قشنگ" ، یا "عوام‌پسند" است؟
اگر تازه‌کار هستید ، تازه فارغ‌التحصیل شده‌اید، دکور دفتر خود را بیشتر مانند زمان کالج و دانشگاه خود ترتیب می‌دهید و یا اینکه بیشتر جدی و به‌نحوی‌که نمایان باشد تصمیم به شروع فصل جدیدی در زندگی خودکرده‌اید؟
عکس‌های خانوادگی را کنار گذاشته‌اید؟ فکر کردید شاید زیادی خصوصی باشند؟ یا اینکه فکر شما این است که وابستگی خانوادگی و عشق به خانواده را نمایان کنید، هرچقدر هم‌سطح شما در سازمان ارشد باشد.
این‌ها فقط چند سوال است که باید از خود بپرسید. نکته این است که در مورد چهره‌ای که از خود به دیگران انتقال می‌دهید، باید آگاه باشید. و بعد از خود سوال کنید " آیا این وجهه‌ای است که می‌خواهم دیگران از من داشته باشند"؟
نکته بسیار مهم قدرت انتخاب شما است و اثری که بر روی دیگران می‌گذارید.
نویسنده : دکتر جودیت شرون / مترجم : دکتر سیامک احمدیان

۰
تیم مشاوران مدیریت ایران - تحت لیسانس CMCG کالیفرنیای آمریکادر منطقه خاورمیانه.
وب سایت اصلی : http://iranmct.com
شماره تماس دفتر تهران : 09126465584

http://twitter.com/iranmct

ارائه خدمات مشاوره مدیریت آموزش مدیریت - نظارت بر اجراء.مشاوره بازاریابی.مشاوره فروش،مشاوره برندینگ.مشاوره منابع انسانی.مشاوره مدیریت خلاقیت و نوآوری.مشاوره ریسک.مشاوره تبلیغات.مشاوره مدیریت ارتباط با مشتری.مشاوره خدمت به مشتری.مشاوره برندسازی و ارزشگذاری برند.برندینگ فردی برندینگ شخصی ....
آرشیو مطالب